2سال باهمیم . همکارم بود. چت و تماس داشتیم. میدونست خونوادم سختگیرن. روزای اول داداشم بام بحث کرد و شماره پسرو دزدکی برداشت و بش پیام دادحق نداری که مزاحم این دختربشی و شلوغش کرد.
چندروز پیش پسره بم گفت یه چیزی بگم شاخ درمیاری، بابات زنگ زد و گفت شما با دخترم ارتباطی داری؟ اگه آره نیتت خیره اینم آدرس با خانواده بیا. من استرس گرفتم و قلبم بشدت درد گرفت گفتم بگو بخدا بگو جون من، اون قسم خورد جون منو و گفت بخدا. ازش شماره بابامو خواستم یه شماره داد که ناشناسه ولی خب بابام سیمکارت عوض میکنه از طرفی حس میکنم کار داداشمه بعد از استرس زیاد و التماس مکرر، گفت دروغه و چالش بود. بعد گفت قضیه مال پارساله هرچی ام التماسش کردم نگفت چیزی