والا
گناه نیست باهث میشن یکی همش استرس داشته باشه
من کوچیک بودم حدودا ۷.۸ سالم بود یکی از همسایه هامون که فامیل ماملنم بود ی بار ما بیزون بودنی اومد گف که عه شما بیرون بودیم اخه یکم پیش فلانی(پسرعموم)از خونتون در اومد
حالا بماند که سر این حرف شدیدددد دعوا افتاد ولی تا چند وقت همش میترسیدم از خونمون فک میگردم حالا مثلا از جای رخت خابا پسرعموم بیزون میاد
الانم که مینویسم اون ترسام یادم افتاد