من داشتم، دختر خیلی موفقی بودم از هر لحاظ بعد ازدواج از طرف همسرم خیلی سرکوب شدم و از اجتماع و شغلم و موفقیت هام دورم کردم و بعد تولد بچه افسردگی شدید گرفتم که به تپش قلب هم دچار شدم بخاطر فشارها تحت نظر دکتر قرص آسنترا مصرف کردم که برای تپش قلب و ضد افسردگی هست با پراپرانول و شدیدا خودمو تغییر دادم حتی با سلیطه بازی شده جلوی شوهرم وایستادم و نزاشتم دیگه مانعم بشه،درسم و تموم کردم،گواهینامه گرفتم رفتم سر کار و مدیریتش کردم خونه خریدیم و ماشین خیلی سختی کشیدم هفده سال بپاش واقعا سوختم الان یکمقدار شرایط و زندگیم بهتره مشاوره هم زیاد رفتم ولی پشیمونم چون خیلی مریض شدم هم روحی و هم جسمی داغون شدم برگردم به گذشته همون اول جدا میشم،قبل از زدن برچسب افسردگی مطمئن شو دورو برت و یک مشت احمق احاطه نکرده باشن،اگر مشکل از اطرافت نیست رو خودت کار کن برای زندگیت هدف بزار و برای رشدت تلاش کن و روزت و پر کن که فرصت خیال پردازی نداشته باشی کم کم خوب میشی
من افسردگی پس از زایمان شدیدددددد تجربه کردم
اخرشم قرص گرفتم از روانپزشک
برا بچه دومم، بخاطر شیرم، رازیانه خودم ( دانه ش رو دم میکردم روزی یک قاشق مرباخوری)
معجزه اسا خوب شذم
بعدا تو نت خوندم که رازیانه درمان افسردگی زنانه هست
نمیدونم برا سایر افسردگی ها جواب میده یانه
اما فکر نکنم مصرفش ضرر داسته باشع
ضمنا تو دوران پریود نبابد مصرف بشه
و کلا مصرفش باعث زیاد شدن خونریزی میشه که خوده اینم خوبه و بیماریهای زنانه رو دفع میکنه
اگر دکتر خوب بری
و تاکید کنی داروهایی بده که اعتیاد اور نباشند
چرا بترسی؟
من با داروها نجات پیدا کردم بعد ار افسردکی اولم
هر سه بچه م رو افسردگی گرفتم
برا دوتاشون دارو خوردم که خوب شدم
اعتیاد اور هم نبودن و با برنامه ی دکترم به تدریج و به موقع قطعشون‌کردم
تقریبا همه دارن کم و زیاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
