یعنی دعا میکنم همچین زن داداش هایی گیر هیچ کدوم از شما نیفتاده باشه
یه زن داداش دارم متولد ۷۲ من اینقدر این زن داداشم دوست داشتم که برای تولدش کیک سفارش دادم و چهارتا لباس تو خونه ای براش خریدم با لوازم آرایش همیشه احترامش نگه میداشتم وقتی دعوتش میکردم خونمون کلی دسر و غذا درست میکردم تا اینجا داستان داشته باشید تا بگم چه اتفاقی اوفتاده
موقعی که ما رفتیم خواستگاری زن داداشم به عنوان مهریه ۱۱۰ سکه و دو دونگ خونه زدیم الان داداشم با وام و قرض و بدبختی ۲۰۰ متر خونه دو طبقه خریده زمانی که داداشم خونه خرید همون موقع دونگ زد به نام زنش حالا زن داداشم میگه باید کل خونه رو به نامم کنی داداشمم قبول نکرده زن داداشمم من و مامانم و بابام و اجیم بلاک کرده اجازه هم نمیده بریم برادرمون ببینیم اجازه نمیده برادرم بیاد خونمون من داداشم چندین ماه ندیدم حتی برای عید هم برادرم ندیدم چقدر بعضی زنها سنگدلن