مثل ابر بهاره
یک دقیقه خندان یک دقیقه بعد مثل برج زهر مار اصلا نمیشه تحملش کرد بهش هم میگم چته میگه من چیزیم نیست البته حرف هم اصلا نمیزنه خیلی کم حرفه
دیگه خسته شدم
گاهی میگم طلاق بگیرم
همش دارم گریه میکنم
گاهی شش ساعت داخل ماشین هستیم کل شش ساعت اخم هایش را کشیده تو هم و حرف نمیزنه