در مرثیت حضرت حمزه (ع) ، عموی گرامی پیامبر اعظم (ص)
با آن که بود غرقِ به خون جسم اطهرش
دیگر نبود خواهر دل خسته در برش
خواهر بدید جسم برادر به روی خاک
اما ندید خنجر قاتل به حنجرش
با چشم خویش خواهر دل خسته اش ندید
گردد بریده رأسِ مطهَّر ز پیکرش
با آن که گشت پیکر او لاله گون ولی
نیلی نگشت چهره ی معصوم دخترش
گرچه درید سینه ی او را ستمگری
اما نخورد کعب نی از کینه خواهرش
با آن که گشت روی منیرش به خون خضاب
بر نی نرفت پیش عزیزان خود سرش
گیرم که بود گَرد و غباری به چشم او
دیگر ندید چیدن گل را برابرش
گیرم که خورد نیزه ی وحشی به سینه اش
در بر نبود غنچه ی نشکفته پرپرش
در خاک و خون فتاد ولیکن در آن میان
پرپر نگشت جسمِ جوانِ دلاورش
با آن که گشت طایر عرشی شکسته بال
دیگر نبسته اند طنابی به شهپرش
با آن که داشت نام پیمبر به روی لب
چوبی نخورد بر لب و دندان مکرّرش
با آن که سوخت قلب پیمبر ز داغ او
کنج تنور نرفت رأس منوّرش
آتش زده ست داغ غمش سینه را ولی
روشن نگشت گوشه ی ویرانه اخترش
این داغ شعله خیز از او شد به پا ولی
افتاده قلب خسته ی "یاسر" در آذرش
محمود تاری «یاسر»
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرمایند: «وَ اکثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعجیلِ الفَرَج فإنَّ ذلِک فَرَجُکم؛[12] برای تعجیل در فرج من، بسیار دعا کنید، زیرا که گشایش کارهای شما در آن است.»
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
خدایا، در این لحظه و در تمام لحظات ، سرپرست و نگاه دار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان ولیت حضرت حجّة بن الحسن که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد باش ، تا او را به صورتى که خوشایند اوست [ و همه از او فرمانبرى مى نمایند ] ساکن زمین گردانیده ، و مدّت زمان طولانى در آن بهره مند سازى
«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»