2733
2734

ما با دعوت رفته بودیم خونشون.

جلوی ما زن و شوهر به هم گفتن که بدون هماهنگی با همدیگه مارو دعوت کردن و الان یه مهمون دیگه دارن!

اون یکی مهمونشونم که اومد دیگه مارو محل ندادن. و دوباره گفتن ما بدون هماهنگی با هم شمارو دعوت کردیم. یعنی آقا بدون هماهنگی با خانومش به ما گفته بریم خونشون!

به نظرتون بی‌شعور بودن یا بی‌تربیت با این مدل مهمون دعوت کردن؟ یا واقعا حق داشتن و من درک نمیکنم 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
2738

شما فقط باید همون بار اول از خونشون میرفتین و قطع ارتباط میکردین 

یعنی چی بدون هماهنگی مگه میشه

من مبتلا به شیرین ترین بیماری جهان هستم احتمالا در این جهان مورچه ها من را بیشتر از شما دوست دارند عده ای از درد من نانی میخورند هم دردانم پیر زنانی فرتوت هستند در بیست سالِ زندگی اَم هزاران هزار بار انسولین زده ام درحالی که نه شجاع هستم و نه قوی اتفاقا بیدی هستم که با هر بادی میلرزد من فقط مجبور هستم بر خلاف تصورتان در ایجاد بیماری ام هیچ نقشی نداشتم ولی بارها بابت آن سرزنش شدم، اکنون قطعا این را می دانم که عذاب کشیدن بابت چیزی که هیچ نقشی در به وجود آمدنش نداشتم سخت ترین چیزی بود که می توانستم در طول زندگی تجربه کنم از لحظه لحظه ی حسرت های زندگی ام مینویسم از نون خامه ای های پشت شیشه ی شیرینی فروشی پاستیلای رنگی رنگی آب نباتای پرتقالی شیرطالبیِ غلیظ مربای آلبالو شیرین پلو سیب زمینی سرخ کرده با سس کچاب از باقلوا از بستنی و از خندیدن که هیچ کدام در زندگیِ من نقشی نداشتند دوست عزیز من سلام صرفا جهت یادآوردی تو سیندرلا نیستی هیچ پسری برای پیدا کردنت کفشتو پای کل دخترای شهر نمیکنه بلکه باهاش ازدواج کنی و از بدبختی نجات پیدا کنی و همینطور امپراطور کوزکو نیستی که وقتی گند زدی پاشا برای برگردوندن همه چیز به شرایط عادی تلاش کنه تو توی انیمیشن جنی و دوازده پرنسس زندگی نمیکنی که یه سرزمین از کف اتاقت باز بشه از مشکلاتت فرار کنی ما جوگاردنری نداریم که متقاعدمون کنه زندگی قشنگه(روح)و بینگ بانگی نداریم که برای شاد بودنمون خودشو به دست فراموشی بسپره(#واقعیت)

یعنی آقا زنگ زد گفت بیاید بعد به زنش نگفته بود؟ مگه میشه؟ میخواست چجوری پذیرایی کنه؟!🤔

یا زنگ زدید گفتید میایم و یادش رفته بود بگه؟

به هر حال ربطی به پولداری طرف نداشته خودشون با هم مشکل داشتن.

فکر میکردم میتونم همه آدمها رو نجات بدم..‌. تا اینکه متوجه شدم اونا دارن خودمم توی باتلاق غرق میکنن.

هم بیشعور هم بی تربیت

کلا دیگه جواب تلفنشونم ندین

خیلی بی احترامی کردن بهتون خییییییییلیییییی

اولین بار که از سر در دانشکده پزشکی وارد شدم😍اولین بار که وارد بیمارستان شدم😍اولین بار که با بیمارا صحبت کردم😍تمام خستگی کنکورم فراموش شد...هنوزم وقتی تو بیمارستانم،احساس خوبی دارم...قشنگه که آرزوهات را زندگی کنی😍تلاش کنید کنکوریاا...به آرزو رسیدن ارزشش را داره🌸🌸🌸امضاهای شمام خود به خود پاک میشن؟
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687