شب قبلش خونه ی خاله خوابیده باشی و فردا ظهرش دخترخاله ات اسرار میکنه که ظهر برا ناهار بمون درست کنم حالا همون حینم مامانت زنگ میزنه که بیا خونه ی زنداییت ناهار دعوتیم حالا دخترخاله و پسرخاله و خاله اسرار که بمون شما اگه بین این دوراهی میموندیمن چکار میکردین