مامانم از صب تا الان سرکار بود بابا از کارش اخراج شده مامانم خودش چند وقته همش داره دو شیفت میره سر کاررر
منم پث یه اشغال کمکش نمیکنم توب کارهای خونه تازه بهش میگم برام غذا هم درست کنه
چند دقیقه پیش پاشد بره لباسارو بشوره دستش خورد به اینه شکسته نزدیک بود رگش ببره 😭😭😭😭 خدایااا ببخشید
یه وقتا انقد ازش عصبی میشم یه وقتا هم اینجوری میشم براش
دلش صافه سادس هی ضربه سادگیشو میخوره کاش خداا به مهربونیش نگاه کنه 💔