2733
2734

طرفای ما دو سه روز مراسمات طول میکشه بخاطر همین شوهرم اینا تالار نگرفتن ما هم دیگه نگرفتیم

که اگه برگردم میگیرم  

عروسی رو بخاطر پدرشوهرم که مراسم دوستش بود انداختیم وسط هفته که بسیار کار اشتباهی بود یه سری از مهمونا نتونستن بیان که تقریبا بالا ۵۰ نفر میشد

چند روز قبلش ما یه مراسم لباس داریم که آرایشگاه معمولی رفتم که اگه برگردم بهتر میرم هم اینکه کسی نه عکسی انداخت نه فیلمی گرفت ولی واقعا خوش گذشت

برای حنا رفتم یه آرایشگاه دیگه کلی هم پول گرفت ولی اونی که میخواستم نشد اگه برگردم میفرتم همون آرایشگاه عروسی

پدر و مادرم جدا شدن نصف مراسماتم سمت مادری گرفته شد نصفش سمت پدری که زیاد باب میلم نبود و بزرگترا اینطور تصمیم گرفته بودن البته چند نفری از اون یکی سمت می اومدن

باغ نرفتیم چون شوهرم وقت نکرد به مراسمات خورش رسید فقط رفتیم آتلیه 

با چند تا کار اشتباهی که شد 

و زیاد از رقصمم راضی نبودم با اینکه تمرین هم کرده بودم اما نشد اونطور که میخوام برقصم

ولی در کل زیادی هم بد نبود

مثلا خانواده هامون باهم اختلاف داشتن میترسیدم حرف نزنن یا دعوا کنن اما برعکس باهم آشتی کردن و حتی یه بحث کوچیک هم پیش نیومد

یا اینکه من آدم خجالتی ام ولی کاملا ریلکس بودم حتی استرس هم نگرفتم

بعضی جاهاش هم واقعا خوش گذشت 

آرایش عروسیم به شدت خوب بود ساده و زیبا 

لباس عروسم و لباس حنا هم خیلی قشنگ بودن بنظرم اصلا یجوری خاص بودن خیلی بروز 

لباس دامادی شوهرمم هم همینطور 

بعضی ها هم واقعا برامون سنگ تموم گذاشتن زیاد رقصیدن کمک کردن شاباش زیادی دادن

خونه ام و وسایلام و لباسام همشون شیک بودن

دیجی و فیلم بردار هم بدک نبود 

شما ها هم حسرت هایی به دلتون مونده


ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
منم ناراحتیم سر اینه که چرا به خاطر رنگ ماشین شاسی بلند رو کنار گذاشتم😂 شاسی بلند خیلی قشنگتره واس ...

آره خیلی اشتباها شد شوهرم حتی چند ماه قبلش با رقاص ها هماهنگ کرده بود که بیان که یهویی شد کلا یادش رفت اون هم همش حسرت اینو میخوره

هعی خواهر عقد من که عزا بود بیخیال

به زور منو بردن سر سفره عقد با پسرعموم...عشقم شب عقدم خودکشی کرد دنیام سیاه و تار شد تو تيمارستان بستری شدم و طلاقم داد و الان زن و بچه داره و من موندم و یه سنگ قبر سرد که همه آرزوم توش خوابیده..😔💔دروغه که میگن خاک سرده..

بازم برگردی عقب و تمام اینا رو درست کنی چیزای دیگه پیش میاد و دوباره یه سری پشیمونی ها داری

من که میدونم نه از نظر اخلاقی نه مالی نمیتونم طبق سلیقه خودم عروسی بگیرم اصلا نمیگیرم 

2740
بازم برگردی عقب و تمام اینا رو درست کنی چیزای دیگه پیش میاد و دوباره یه سری پشیمونی ها داری من که م ...

نه بگیری بهتره ولی از همون بچگی آرزو داشتم کلی آدم جمع شن یجا برقصن دقیقا عروسیم برعکس شد 

یسری آدما که کمک میکردن و یا بعضی ها خجالت می‌کشیدن ویا میخواستن مسخره بازی در بیارن چند نفر دیگه یه سمت دیگه 

پیر ترها یه سمت

همسن و سالای من و جوون ترها هم یه سمت


نه بگیری بهتره ولی از همون بچگی آرزو داشتم کلی آدم جمع شن یجا برقصن دقیقا عروسیم برعکس شد  یسر ...

ببین هرچی برنامه ریزی کنی بازم مهمونا طبق سلیقه تو رفتار نمیکنن

عقدم خیلی توی ذوقم خورد.خانواده شوهرم خیلی کارا نکردن برام. دیگه نمیخوام عروسی تکرار بشه

ببین خواهر

زندگیت خوب باشه دیگه اصلا اینچیزا مهم نی

بچسب به زندگیت و الانتو حال کن

از حالت لذت ببر

عروسی من تو کرونا بود و تو خونه با 35نفر مهمون و کلی دردسر دیگه و عقدمم محضر و رستوران همین و فرمالیته و فیلمم نداشتم

ولی خداشاهده اصلا نمیخوام حسرت بخورم و نمیخورم

صدبارم برگردم عقب، یه همچین شروع ساده و بی ریایی رو میخوام

بجاش پولشو خرج خرید چیزای ضروری زندگی کردیم، که خیلیا تا سالها تو قسطهای رسیدن بهش هستن

واقعا نبایدد حسرت اینچیزا رو خورد، میدونم سخته و دلت جور دیگ میخواست ولی با حسرت چسزی درست نمیشه گلم

خواهی نشوی #همرنگ/                         رسوای #جماعت شو.... 😪
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687