اومدیم مشهد
حرم رفتنی گوشی م خاموش شد .پیامک تماس هم برام نمیاد
خانواده شوهر هم از اینان که زنگ نمی‌زنند به من فقط به شوهرم زنگ زدن
جاری و مادرشوهر گفتن زنگ زدیم خاموش بود ولی من مطمئنم زنگ نزدن
تازه حافظه ش گوشی م هم پره نتونستم عکس بگیرم
زنگشون‌می خوای چکار
به فرض زدن.حالا مثلا چی شده.بزنن نزنن چه فرق داره.گوشیتو بشین پاک کن عکس و برنامه چرتو.به شانس چ
وااای خوش به سعادتت تو حرمی بیخیال بابا.عکس نگیر اصلا زنگم نزنن.هیجکدومشون مهم نیست.مهم اینه الان اونجایی امام رضا طلبیدتت.حالتو اونجا خوب کنی از هزارتا عکس و زنگ‌بهتره که.چقدر دلم‌میخواست اردیبهشت برم زیارت.نشد
باور کن بیشتر خانواده شوهر همینن نمیدونم داستان چیه میوفتن روی دور کل کل بی ربط با عروس.حالتو بخوای هر لحطه خراب کنی با فکر کردن به کاراشون خودتو از بین‌میبری من ۱۰ سال اینکارو کردم الان بیخیالشون شدم خودشونو میکشن حرصمو دربیارن واقعا هم میارن ولی نشون نمیدم با لبخند رد میشم.مثلا همین زنگ زدن شده رفتیم مسافرت زنگ نزدن وقتی اومدیم از عمد گفتن زنگ زویم در دسترس نبودین منم میگم اه جدی؟اصلا حواسم نبود باهاتون فلان حا رفتم حرف نزدم.جواب دندون شکن تر بلد نیستم نهایتا همینجوری همونجا تمومش کنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
