سومین ضربه اونجا بود که پدرم سر چیزای خیلی کوچیک مسخرم میکرد
بار اول که رفتم امتحان بدم برای گواهینامه، رد شدم و میخندید بهم
خودش فکر میکنه شوخیه و منم میگم اوکی شوخیه ولی وقتی میری به بقیه هم تعریف میکنی و باعث میشی منو مسخره کنن دیگه شوخی نیس
بخدا بارها صدای شکستن قلبمو شنیدم😔😔😔😔
الان از استرس نمیتونم اصلا برم امتحان بدم میترسم بفهمن هی مسخرم کنن😔😔😔
یا مثلا من چاق شدم بخاطر بلغم شدید و افسردگی، انقدر مسخرم کردن که نگو😔😔😔
به خدا هیچ زنی از چاقی لذت نمیبره
چاقی یه نوع بیماریه
کسی مریض شه، لذت میبره؟
کسی مریض شه، مسخرش میکنید؟
من اصلا افزایش وزنم دست خودم نبود هی میرفتم میدیدم پنج کیلو پنج کیلو اضافه کردم
حتی مامانم به کل فامیلاش گفته بود
یه بار رفتیم خونه فامیلشون، برگشت بهم گفت تو که چاق نیستی مامانت این همه میگه
خیلی دلم شکست ازش، خیلییییییی
کلا من همیشه از همه لحاظ مسخره شدم توسط خانوادم(بخصووووووووووووووص پدر و خواهرام)
نمیدونم بخاطر کاراشونه یا چی اما خواهرم هم خیلی مسخرم میکنه
همش از خودش تعریف میکنه دائماااااا
من چون از رباضی متنفرم بارها تو سرم زده که تو خنگی، گیجی، من باهوشم
تو زشتی، تو فلانی
(در حالیکه من هرجا میرم همه از چهره، اخلاقم و قبل اینکه چاق شم از اندامم خیلی خوششون میومد)
من هوش بالایی دارم و تست هم دادم ولی انقدر بی اعتماد به نفسم که حد نداره....
با تمام این وجود خیلی خیلی خیلی به خودم کمک کردم ولی من با تمام صبوریم و با تمام مطالعاتم بازم کم اوردم.....
اینا که گفتم خیلی کمه خیلی....
من براتون یک هزارمش رو تعریف کردم
خواهرم لیسانس گرفت رفت سرکار
من هنوز مدرسه میرفتم هی میزدن تو سرم که اره این رفته سرکار
میگفتم خب من هنوز مدرسه میرم ولی....
یا مثلا بچه که بودم جیش کرده بودم هنوزم تو جمع یه وقتا به روم میارن خب ادم خجالت میکشه
و کاری کردن که حتی بی زبون ترین ادما که عین چی از بقیه میترسن هم منو مسخره کنن
فامیلمون سیکل داره(من مسخره نمیکنم بخدا) و هیچی بلد نیس
حتی اونم مسخرم میکنه
حتی بچه هشت ساله هم روش تو روم بازه