2733
2734


عمه هام از ابتدای خلقت ذات نداشتن.پدر من خیلی از لحاظ مالی کمکشون کرد خیلی.طوری بود که جونشو حاضر بود واسه خواهراش و مادرش فدا کنه.ولی حاضر نبود هزار تومن واسه منو مامانم خرج کنه! پدر بزرگم نصف ارث و میراثشو زده به نام دختراش! مادربزرگمم که کلا هرچی بهش رسید داد به دختراش.ولی این دوتا عمه هنوز سیر نشدن! صبح تا شب شیره جون بابا و عموهای منو میمکن. اینقد بدباباو عموهای منو پیش پدربزگم میگن که شاید باورتون نشه پدربزرگم از ما زده شده و چشم دیدن پسراشو نداره دیدم که میگم! یادمه پدر من به پدر بزرگم یه مقدار زیاد پول قرض داد پدربزرگمم گفت ک برای جبرانش 4000متر بهش زمین میده.ولی 2000متر بیشتر نداد گفت از سرتم زیاده شبش مادربزرگم و عمه هام اومدن خونمون. هنوز سر بحث باز نشده بود مادربزرگم به پدرم گفت الحمدالله زنت کیلو کیلو طلا داره به زمینای بابات چه احتیاجی داری؟ نداد که نداد دلش خواست!فرداش پدربزرگمو اینقدر پر کرده بودن که پسر چهل سالشو خفت داد و بهش گفت حرومز**ده. ما تا سه سال با اینا رفت و امدی نداشتیم. یه مدته روابطمون خوب شده ولی نه مثل قبل. 


دیشب بین یکی از عموهام و داییش برای 1000متر زمین اختلاف پیش اومد جوری که چاقو کشی شد! به پدر منو و عموی کوچیک ترم زنگ زدن ک بیان. اونام رفتن. ولی مثل اینکه چاقوکش و عر بده زنشون همین پدر منو و عمو کوچیکم بودن! کسیم نبود جداشون کنه درصورتی که اصلا بحث به این دوتا ربطی نداشت! عمه هامم که یکیشون پسر حاملست فکز میکنه ما نمیدونیم! همین که میخواست بیاد مادربزرگم و پدربزرگم فرستادنش خونه که ما نفهمیم حاملست به اصطلاح.اون یکی عمم که اصلا عینش نیومد برادراش چیزیشون بشه نشه. یکی از عموهامم که ارث هنگفتی از طرف همین مادربزرگم بهش رسیده بود به دیوار تکیه داده بود و نظاره گر بود چون همون زمینی ک سرش بحث پیش اومد قرار بود به عمه هامو همین عموی کثافتم برسه نه پدر و عمو کوچیکه احمقم زمینشو اونا میخورن کتکشو اینا. پدربزرگمم به پدر منو و عموم میگفت زدن بزنید! اصلا عینش نیومد بره جداشون کنه. دختراشو فرستاد برن خودشم نظاره گر بود. تا اینکه زن عموم اومد با داد و بیداد عمومو برداشت برد. پدر منم باهاشون برگشت.


مادر من خیلی سختی کشید این چند سال. خیلی همین دوتا عمه و مادربزگم حق پدرمو خوردن خیلی. طوری که دست پدر من خالیه خالی شده بود پدرش حاضر نبود بهش ی قرون پول بده. درضمن زمینا و ارث و میراثشو هم هنوز ب بچه هاش نداده. ولی مادربزرگم هرچی داشت و نداشت از طلاهایی که از مکه چند سال پیش خریده بود تا زمینای هنگفتی ک بهش رسیده بود به عمه هامو اون عموی مفت خورم داد.چوبشو هم پدر منو عمو کوچیکم خوردن 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

دورهمی

markooo | 23 ساعت پیش