2737
2734

من تازه دو سه ماه عروسی کردم یکم از خانوادم دورم در حد ۴۰ دقیقه اینا

بچه هم که ندارم درسمم غیر حضوری که وقت نمیکنم زیاد بخونم با خانواده شوهرم تو یه حیاطیم ولی باز حوصلم سر میره چون اونا سنشون از من خیلی بیشتره شوهرمم که سرکاره

خودمم خواهر و برادر تنی ندارم 

چون تازه عروسی کردیم و با مادرشوهرم اینا تو یه حیاطیم زیاد مهمون هم نداریم مگه چی بشه بیان خونمون

از فامیل هام هم دورم و زیادی اهل رفت و آمد نیستن

شوهرم اینا هم فامیلشون کمه دوتا عمه داره فقط با یک خاله و بچه هاشون همین که با اونا هم رفت و آمدشون خیلی زیاد نیس هر از گاهی

اوایل خب هم عید بود هم ماه رمضون مهمون زیاد داشتیم مهمونی هم زیاد میرفتیم اصلا متوجه نبودم الان یطوریه چیکار کنم

خواهر شوهر و برادرشوهر دارم ولی مثلا ماهی یکبار میریم 

شوهرم که کار داره مادرشوهرم زیاد نمیره تنها هم میگن زشته برم

چیکار کنم 

باشگاه. کتاب خوندن

ازونجایی که درمورد هر موضوعی نظر نمیدم ؛ پس اگه نظرمو یه جا گفتم که مخالفش بودی لطفا ریپلای نکن نمیخوام متقاعدم کنی،چون نظرم طبق تجربه خودمه😊••••••• امروز دوم شهریور۱۴۰۲با خودم عهد میبیندم که بجز راهنمایی و مشاوره در حد درک و فهم خودم از موضوع بحث؛ در هیچ تاپیکی پست نگذارم و البته بجز موارد فان ؛؛ و هیچ‌وقت در تاپیک های تعریف از خانواده اعم از پدر،مادر،خواهر،برادر،همسر و فرزند شرکت نکنم ،چون هروقت شرکت کردم بعدش کلی انرژی منفی روانه زندگی خودم و اون افراد شد!!! •••••••••روابط دوستانه یا عاشقانه تو باید عامل کاهش استرست باشن نه بیشتر شدنش،باید منبعی برای آروم شدن تو، پیشرفت خوشحالی و آسون تر شدن مسیر زندگیت باشن، اونا باید باشن تا از زندگیت لذت بیشتری ببری و حالت خوب باشه کنارشون نه برعکسش،زندگی خودش به اندازه کافی سخت هست•••••••••


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

راه های دیگه هم بجز مهمونی رفتن هست

از این لحظه ها استفاده کن بچت که دنیا بیاد دنبال یه لحظه فرصتی موهاتو شونه کنی

لطفا یه آیت الکرسی برای درامان موندن همه مسلمونهای دنیا از دست ظالمین بخونین ممنون

کلاسی چیزی ثبت نام کن 

من یاد روزای اول زندگیم انداختی یادش بخیر

مثل شما بودم یا میخوابیدم یا آشپزی یا فیلم یا گوشی

الان بعداز۸سال زندگی دوتا بچه دوسدارم یه روزی ب اندازه اون دوران بخوابم 😁

میگه که....بگذار بگویند بدم....خوش باشند....پشت سر حرف زدن دل خوشیه ترسوهاست....

کلاس برو باشگاه برو سرکار برو 

من شهر غریب ازدواج کردم ۱۸۰۰کیلومتر دور از خانواده ها بودیم سنمم کم بود

هیچوقتم حوصلم سرنرفت

درس و دانشگاه میرفتم 

تا اینکه زد و باردارشدم 

الان دوتا بچه شیر به شیر دارم خیلی حوصلم سر می‌ره زدم تو کار مهمونی هر ۴ ۵روز یکبار چندتا مهمونی میرم و مهمونی میدم 

خیلیم شاد و خوشحال 😁هروقتم مهمونی میدم دهنم صاف میشه از خستگی ولی وقتی مهمونام میرن غم دو عالم میریزه سرم

2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687