سلام ظهرتون بخیر ، بچه ها من کلا اصلا اهل رقابت و حسادت و اینا نیستم و با خیلی از اطرافیام سر اینکه با من تو هر چیزی وارد فضای رقابتی میشدن قطع ارتباط کردم ، اصلا کلا بدم میاد کسی به من حسادت کنه یا من به کسی حسودی کنم ، حالا یه همکار دارم ، من سنم زیر ۲۵ عه ، اون ۵۰ سالشه ،یعنی تقریبا ۳۰ سال از من بزرگتره و من اصلا کاری به کارش ندارم ، تازه اومده تهران و خیلی ادم خاله زنک و حرف دربیاریه ، از لحاظ ظاهری هم شبیه مرداست ، چهارشونه و پوست تیره ، موهاشم سفیده و خیلی وز ، حالا من موهام اینا تقریبا نارنجیه کلا ابرو و مژه و اینام ، رنگ چشمامم روشنه ، مدام تیکه میپرونه که شبیه گربه زردایی ، یا میگه هویج ،یا مثلا به موهام بی هوا دست میزنه از زیر مقنعه بعد میگه موهات کم پشته موهای من پره ، یه بار عصبیم کرد گفتم موهای من کم پشت نیست و لخت و صافه موهام توام پرپشت نیست و اسمش مو سیمیه یعنی مث سیم ظرفشویی ، بعد اون یکی همکارم طرف منو گرفت گقت موهای فلانی ) یعنی من( خیلی قشنگ و بلند و لخته ، بعد گفت کجاش قشنگه ،یا یه مراجع که میاد گاهی ممکنه یکی بهم بگه قشنگی و اینا ، سریع میاد میگه کجاش قشنگه ،یا یهو میزنه زیر خنده ، من اصلا ادم خودشیفته ای نیستم حتی اعتماد بنفسم پایینم هست ، اما این با این سنش چسبیده به من ، شوهر نداره و نمیدونم جداشده یا از اول مجرد بوده اما آنقد میره رو مخم که دلم میخواد هر چی عیب و ایراد داره به روش بیارم ، من تقریبا یه ساله ازدواج کردم بعد میگه هول شوهر بودی سریع شوهر کردی تشنه بودی؟؟یبار گفت من جای تو بودم خیلی کارا میکردم چرا زود ازدواج کردی ، همکارم بهم میگه چرا به روش نمیاری یه بار بهش بگی توام ک با ۵۰ سال سن هم هیچگی نگرفتت هم قیافه نداری حسودم هستی ، خلاصه خیلی حرف مفت زیاد میزنه اما من ادمی نیستم ک با اینجور ادما وارد بحث شم یا بخاطر اذیت کردنشم شده همچین چیزایی بگم ، ادم عقده ای هستش ظاهرا ، چون روانمو ازار میده نمیدونم جوابشو بدم منم یا ولش کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بهش بگو فضول منی تو تا جونت دراد که من چرا ازدواج کردم وای من جای تو عصبی شدم خیلی رو مغز ادم میره ...
یه بار بهش گفتم مادر من از تو کوچیکتره ، جای مادربزرگمی ، زشته حسودی نکن ، بعد گفت نیست ک خیلی حسادت برانگیزی ، وای جلوی رئیسمون انقققققد خودشیرینی میکنه ، با اینکه اون زن داره میچشبه بهش