شمام اینجوری هستین؟
فمیدم خواهرم یه حرفی پشت سرم زده منتظرم بابام بره برم بهدیه بهونه ای باهاش دعوا کنم و بحثو به اون حرفی که پشت سرم زده بکشم
از صبح منتظرم بابام بره اصلا صبر ندارم
تمرکز هیچ چیم ندارم
شمام این کارو کردین؟؟
میگه عصر میرم امروز دیر میره سر کارش
چیکار کنم تا اروم بشم خون جلو چشامو گرفته
تا دعوا نکنم اروم نمیگیرم
از یه ورم درس دارم باید به کارم برسم
دیشب برنامه چیده بودم صبح دعوا کنم بعدش درسو بخونم
از صبح هیچ کاری نکردم کتابو باز میکنم حرفایی که باید تو دعوا بزنم یاد تو ذهنم