تاحالا کسی عاشق تو شده؟
من عاشق شوهرم بودم دیوانه وار ولی ب دلیل این که شوهرم باهام رفتار خوبی نداشت و تو همه چی محدودم کرد بیرون رفتن رفیق داشتن حتی خونه خانوادم هم نمیزاشت برم و من هی محدود کرد کرد تا من یاد دوست پسر قبلیم میوفتم ک چقدر دوستم داشت و من خودم ولش کردم و پشیمونم چون اون باهام قهر کرده بود ۱ هفته بعد وقتی فهمید من دوست پسر دارم اومد منت کشی
اینم بگم من دختر مادیاتی نیستم عاشق طبیعت خوش گذرونی و خندیدنو دور همیم اما شوهرم محدودم کرد
عشق اصلا قابل توصیف نیس هزاران احساس رو همزمان حس میکنی
الان همش بفکر اون پسره ام حتی یدف اینقدر خودمو خوشتیپ کردم از دم مغازش رد شدم
گند بزنن همچین مردایی رو
هیچ کس حق نداره به جای تو تصمیم بگیره
اختیارتو به هیچ قیمت از دست نده
از نظر من عشق خیلی بده متنفرم از عاشق شدن و اینجور داستانا
شدم و ب فنا رفتم
من خیلی دوسش داشتم اما اون مدام منو مسخره میکرد ی خورده شکم داشتم هر روز میگفت اگ شکمتو اب نکنی ازت زده میشم میرم با یکی دیگ ریمل نمیزدم میگفت چشات اندازه نخوده بع خدا قیافم خیلی خوبه هیکلمم خوبه ب خودم میرسم اما اون همش منو تحقیب میکرد ۶ ساله باهاشم اندازه این ۶ سال منو اینقدد تحقیر کرد اسم دوست دختر قبلیاشو اورد که هیچوقت هیچوقت حس نکردم منو دوس داره به خدا قسم من عاشقش بودم اما الان دلم رفت برا یکی دیگ چ کار کنم ب نظرتون این چ زندگیه
الهی بگردم ولی من عاشقش بودم باهاش ی زیر ی سقفم اما الان دارم ب ی ادم دیگ فکر میکنم گناه نی میترسم ب گناه بد تر کشیده بشم مثلا برم با یارو دوست بشم برو مثلا تو بغلش چمیدونم یا رابطه جدید بسازم خیانته میدونم ولی چ کنم دلم اونجا اینم اینجا وای دیوونه دارم میشم
نه عاشق نشدم
و تا حالا هر کی اومده جلو هوس بوده نه عشق
