اوایل دفاع میکرد میگفت تو حساس شدی خوشت از خانواده ام نمیاد از همون اول قبول نمیکردی بعد خانواده اش ی کاری کردن که به خودشم ثابت شد مایی که تا پای طلاق رفته بودیم شوهرم از این رو به اون رو شد انتقالی گرفت اومدیم ی شهر دیگه دور از خانواده اش سه ماهی یکبار شاید دو روز بریم شهرشون و برگردیم