هفته پیش با بابام دعوا کرده بود اومد یک هفته موند باز دیشب اومده
من اصلا عصبیم از همه چیز عصبانیم حتی بوی غریبه بیاد توخونه رو نمیتونم تحمل کنم بالشتشو پتوشو باید سریع بشورم
برم دسشویی بوی غریبه بیاد عوق میزنم
اصلا نمیتونم تحملش کنم سی و دو سالشه بیکار
از شهرستان میاد اینجا
چیکار کنم
به مامانمم میگم درک نمیکنه فقط خیالش راحته ک پسرش تو خیابونا نیست
بچه ها میدونم ایراد از منه الان منو ب فحش میبندین،باشه بعدشو بگین چیکار کنم
وقتی بره دلم براش میسوزه ولی اصلا نمیتونم تحملش کنم
بچه ها من دو ساله اومدم خونه خودم فقط خونواده خودم اونقدر اومدن و خونه من موندن که همه خونم کهنه و دست خورده شده
از بس من رختخوابای اونارو شستم دیگه رنگ و رو ندارن
خونم قدیمیه کوچیکه یک خوابه بو نم میده
اصلا حوصله بوی بقیه رو ندارم 😭😭😭😭