دیشب افعی تهران قسمت یکشو دیدم انقدر وقتی شوهرم خوابید گریههههه کردم
چجوری بابامو ببخشم؟؟
به هیشکی نمیتونم این حرفارو بزنم
تو بچگی خیلی منو کتک زد یه انباری داشتیم تاریک و پر مارکولک تو بچگی منو تا یکاری میکردم مینداخت اون تو بخدا خودمو خیس میکردم
یا تو بچگی چاقورو میزاشت رو گاز در حدی که قرمز میشد چاقو بعد میورد نزدیک زبونم میگفت میخوام زبونتو ببرم نمیدونید چقدر از ترس جیغ میزدم
تموم شد دیگه بهش فکر نکن خودتو عذاب نده
چ پدر سمی....لعنت بهش
من بچه تنبلی نبودم ولی معدلم اینا ۱۸ به بالا بود
یادمه یبار سر کارنامم منو یه شب تمام مجبور کرد تو دستشویی بخوابم
یا یبار سر کارنامه منو لخت کرد انداخت تو بالکن تو زمستون😣😣😣
همش جلو چشممه اون روزا
الان خودم باردارم ولی دوس دارم اون روزارو فراموش کنم
اعصابم خورد شد بدبختی اینجاست که تا اخر عمرم اثر کاراشون تو روح و روان بچه ها میمونه
مادرت کجا بود.اون این کارو میکرد؟الان پدرت میبینی
جالبه که بی نهایت دوسش دارم
و اینکه هیچوقت احساس پشیمونی نکرد از کاراش
الان رفتارش چطوریه؟
جلو جمع کتکم میزد جلو پسر عموهام
هنوز که یادم میاد خجالت میکشم
حتی روم نمیشه تو این سن نگاشون کنم
عزیزم دیدم نوشتین رابطتون باهاشون خوبه، به نظر من یکم فاصله بگیر به خاطر کوچولوت، ببخشید ولی پدر و مادر این مدلی تعادل روانی ندارند
