دیشب افعی تهران قسمت یکشو دیدم انقدر وقتی شوهرم خوابید گریههههه کردم
چجوری بابامو ببخشم؟؟
به هیشکی نمیتونم این حرفارو بزنم
تو بچگی خیلی منو کتک زد یه انباری داشتیم تاریک و پر مارکولک تو بچگی منو تا یکاری میکردم مینداخت اون تو بخدا خودمو خیس میکردم
یا تو بچگی چاقورو میزاشت رو گاز در حدی که قرمز میشد چاقو بعد میورد نزدیک زبونم میگفت میخوام زبونتو ببرم نمیدونید چقدر از ترس جیغ میزدم