امروز تنها بودم داشتم میرفتم جایی بعد اتوبوس شلوغ بود ی خانم باردار ک داشت میرفت حرم بعدش هم مهمونی (ازتلفنش فهمیدم ) نشسته بود رو زمین
بعد ی پیرزنه بهش گفت خانم شما بارداری اونم گفت آره
پیرزنه رو کرد ب من گفت پاشو این بشینه منم گفتم نمیتونم شرمنده
بعد ی زنه دیگ از اونور اتوبوس این جوون بود گفت همین کوچیکترا باید بفهمن پاشن ک پا نمیشن
منم گفتم هیچکس وظیفه نداره پا بشه
اونم گفت چی گفتی
منم دوباره تکرار کردم
گفت ما وظیفه داریم برا باردارا پاشیم منم گفتم هیچ وظیفه ای نیست اگ کسی هم بلند شه از جاش لطف کرده شما چه میدونید اون ک نشسته اینجا تا الان کجا بوده خسته هست نیست بارداره که بارداره اتوبوس همینه ناراحته با سواری جا ب جا بشه اونم حتما ارررره درست میگی مسخره کرد
نم دیگ محلش ندادم ..
بچه ها منم قبول دارم پاشیم برا بقیع خوبه اما منم خسته بودم ی عالم پیاده روی کردم اون باردار والا میخاست بره حرم بعد بره مهمونی خونه فلانی خب حال نداری بشین سرجات