ما هروقت میریم خونشون یه دعوایی بین من و همسرم راه میندازه همیشه هم دعوا سر پوششه ما رو پنجشنبه یعنی فردا دعوت کرده عمه و عمو و خاله و دایی هستن به منم زنگ زده اومدی خونمون مانتو تنت کن میخوای بری و بیای اگه تونستی چادر عربی گفتم مگه تو این سه سال من و ندیدن بدون چادرم نه همینی که من میگم حالا شوهرم زنگ زده میریم خونه مامان منم گفتم فکر نکنم از پشت تلفن داد داد که همیشه همینه میخوای من و ازشون دور کنی
یادش رفته مادر و پدرش از کار بیکارش کردن ویلا خریدیم ازشون تا پول کابینت ها رو هم گرفته
احیانا خودش هیز نیست ؟
که انقدر تو پوششت دخالت میکنه که تو چشم نباشی !
خب یه روز لباس اونجوری تنت نکن نمیمیری دعوایی هم راه نمیفته
چادر نپوشماندو موجه بپوش. چرا جا برا لحث میذاری خودتو بده میکنی اخه
اگر من بودم یک کلمه به شوهرم نمیگفتم که نمیریم میگفتم حتما عزیزم خودم رو هم خوشحال نشون میدادم ولییییی همون لباسی که خودم میخواستم رو میپوشیدم هر چی که هست
سلام اسی
حالاچی میشه کمی رعایت کنی
شتیدمعذبن
گناه که نمیکنی
حالابرعکسش بودمیگفتیم اصل خداست
زن داداش منم بدحجاب بود
ولی پیش مارعایت میکرد
مامجبورش نمیکردیم
پدرومادرش گفته بودن اونم طفلی خداخیرش بده رعایت میکرد
عروس داییم هم زن فهمیده ای هستش
سمت مامیادخدایی رعایت میکنه
خداوندپدرش روبیامرزه
هرچی دلت میخوادبپوش
اگه ناراحتن دعوتت نکنن خونشون
وگرنه مگه ب عمه و عمو ودایی گفتن ک چی بپوشین ک ب شمامیگن؟
مادرشوهرت مرز دخالتارو جا ب جا کرده ی تنه
چه اصراریه لباس باز بپوشی چادر نمیتونی نپوش ولی به خواسته اش احترام بذار تا ب خواستت احترام بذاره
بگو همسرت تنهابره یعنی چی مهمون دعوت کنی بعد راجع به پوشش مهمونتم تصمیم بگیری خب چه اجباریه دعوت نکنه
خب چادر سر نکن به احترام همسرت یه لباس مناسب بپوش برو . آخه اینجوری که فقط شوهرت علیه خودت میکنی . زرنگ باش لباس خوب بپوش بعد به همسرت بگو به احترام شما پوشیدم و میام
