2733
2739

اول بگم ممنون از صبوریتون که تا انتها میخونین


من و همسرم یه شهر خیلی دور از خانواده هامون زندگی میکنم، شهر من و همسرم هم یکی نیست‌. ما تو دانشگاه آشنا شدیم و ازدواج کردیم. اول ازدواج بیکار بودیم و به هر دری زدیم تا الان که هر دومون شاغل شدیم

اول داماد شوهرم اینا تو شهرشون، شوهرم  معرفی کرد بره شرکت دوستت. خیلی نمیرم تو جزئیان، خلاصه بگم افتضاح بود اون کار.

همون موقع یکی از فامیل شوهرم که پستی داشت تو این شهری که هستیم گفت یه کاری برای همسرم جور میکنه و همون موقع آزمون استخدامی اومدن و منم همین شهر انتخاب کردم آزمون دادم و قبول شدم اما اون فامیل شوهرم کلا خودش از کار برکنار شد و نتونست اصلا کاری برای همسرم جور کنه

مهربان باشیم   


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خلاصه ما اومدیم این شهر دور چون من قبول شدم و گفتیم ار هیچی بهتره و بتونیم زندگی حداقل با حقوق من شروع کنیم. همسرم هم آزمون بعدی خوند و یکی از شهرستان های اطراف قبول شد.

(ما فارس هستیم شهری که اومدیم مردم فارس نیستن)

مهربان باشیم   
2731
2740

خلاصه بگم سختی خیلی کشیدیم. بی پولی. بی کاری همسرم‌. عروسی نگرفتم که بتونم ماشینم بهتر کنم. سرافکندگی که شوهرم بیکاره. شوهرم افسرده شد

که شکر خدا همه تموم شده و الان به ثبات رسیدیم اما. الان که تا ثبات روحی و مالی پیدا کردیم و یکم داره حالمون خوب میشه

مهربان باشیم   

همون داماد شوهرم که گفتم شرکت دوستش براش کار پیدا کرد که افتضاح بود، نشسته زیر پای شوهرم که بیا من کمکت میکنه انتقالی بهت بدن، برای یکی از شهرستان های کوچیک اطراف پست بگیری منتقل بشی بیای همین جا.

شوهرم منم بهونه میگیره اینجا مردم همزبان ما نیستن. من پیشرفت نمیکنم. راه مخل کارم دوره

مهربان باشیم   

اول اینکه اون دامادشون یه چیزی گفته، اون کار نمیکنه فقط فتنه انداخته. بعد خانواده شوهرم خیلی دخالت گرن برم اونجا آسایش ندارن و موقعیت شغلی خودم ت واین شهر خیلی بهتره

مهربان باشیم   

الان موندم چیکار کنم اینقد شوهرم جر و بحث نکنه. هر روزمون شده بحث و درگیری که میگه من اینجا آینده ندارم. راه محل کارم دوزه ماشین داغون شد. بگم سرویس نداره مجبوره ماشین ببره

ممنون میشم راهنماییم کنین. 

مهربان باشیم   

تجربه ۱۳ سال زندگیه بهت میگم  کار نکن اگه کار میکنی خرجی زندگی نده برای خودت نگه دار

یادت باشه پولی ک شوهرت ازش خبر داره جزو پس انداز حساب نکن

شوهرت هرجا میخواد کار کنه بزار خودش تصمیم بگیره تو فقط خوب بد قضیه رو بگو در اخر خودش تصمیم بگیره

چون اگه تصمیم تو عملی بشه و پیشرفت نکنه همیشه تو سرت میزنه تو نذاشتی

نه فقط در کار در همچی خوب بد بگو ولی در اخر بزار خودش تصمیم بگیره


خواهش میکنم امضام بخون 🌱                                      دوست خوبم من زیاد به اسم کاربری توجه نمیکنم شاید تو یه تاپیکی باهات هم نظر باشم و بگیم بخندیم،،شاید تو یه تاپیکی نظراتمون برخلاف هم دیگه باشه بحث کنیم ناخواسته دلتو شکسته باشم🥺..حلالم کن دوست مهربونم🌹                      🌷 لطفا به نیت نی نی دار شدنم یه صلوات بفرستید🌷    انشاالله به حق پنج تن حاجت روا بشید 🤲                            💚اگه برام دعا کردی بهم بگو  منم به نیت حاجتت برات توحید بخونم💚
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

میشه

tttttttt9 | 3 دقیقه پیش

محبت رلم 💋

xmvkdc | 5 دقیقه پیش
2687