بچه هاش کلاس چهارم و سوم هستن
یه هفته قراره بره و بچه هاشو خونه ما بذاره مدرسه شون نیم ساعت با خونه ما فاصله داره باید براشون آژانس بگیریم مامانم اصلا راضی نیست ولی بابام گفته بیان
میدونم بعدش بابا و مامانم بخاطر این موضوع بحثشون میشه و تا یه مدت رابطشون شکرآب میشه
منم نمیتونم چیزی به عمه ام بگم چون به گوش بابام می رسونه
مادرمم نمیشه چیزی بگه
چه غلطی بکنیم
چرا مردم بیشعور و بی فکرن انقد
عمتون بايد به مادرتون مى گفت نه پدرتون
تو امتحانات بچش میخواد بره مسافرت ای بابا چه بی فکرن بخدا
بابات تنها برادرشو خواهر برادر دیگه نداره؟
چه جوری میشه آدم انقده روش زیاد باشه،
چه پروان
منم از این خاهرشوهر پروهاا دارم
خب مجبوری مگ بچتو ول کن بری سفر بشین سرجات دیگ
ولی اشکال نداره ها
گاهی آدم به داد هم برسه خوبه
توبگو به عمت نهایتش بابات ی دعوایی باهات میکنه اما همه رد نجات میدی
همین رودربایستی ها آدما رو از بین میبره رک بگین نمیتونین مسولیت قبول کنین اون بچه ها هم حتما از ترکش این اختلاف در امان نیستن بهتره والدینشون بفهمن و ی فکر دیگه بکنن
چقد سخت
آخه چرا آدم میزارن تحت فشار خودشون باید میفهمیدن ک این کار اشتباهه حالا حتما مکه هم هست و چقدطولانی 😖
نیم ساعت با ماشین راهه یا پیاده؟
تازه باید تو درساشونم کمک کنی فکرکنم 😁😁
نمی‌دونم من اگر بتونم کاری بکنم حتما میکنم چون یک روزی هم کار من به بقیه گیر میکنه
