از دست مامانم ناراحتم که چطور تونست ... از همشون چرا منو تنها گذاشتن اینقد دور شدن بابام بخاطر مغازش رفته البته این بهانشون
....پس من چی میشم ...دلم گرفته
کجایی؟اینهمه آدم دورن از خانواده من خودم اومدم شهر غریب
یعنی انقدر وابسته شون هستی؟!
کجایی مگه؟
بلاخره عادت میکنی،برای خودت دوست پیدا کن،برو بگرد،هر روز صبح برو پیاده روی،فیلم ببین تو خونه،گاهی برو سینما،شیرینی و کیک و... درست کن
خلاصه سر خودت رو مشغول کن
به نظر من خوبه که آدم هم از خانواده خودش و هم از خانواده همسرش یکم دور باشه مثلا یک ساعت فاصله زمانی
من بخاطر همینه هیچوقت وابسته کسی نشدم چون دخترای فامیل رو میبینم خیلی وابسته ان و یه اتفاقی میوفته خیلی بهم میریزن. خدا پدرو مادرتو حفظ کنه ولی زندگی همیشه به دل ما نمیچرخه الان شکر کن سایشون بالا سرته روزی رو فکر کن کا نباشن وابسته نباش داغون میشی اوایل واست سخته ولی کم کم سعی کن عادت کنی هیچی و هیچکی تا ابد واسه ادم نمیمونه سعی کن وابستگیت رو از بین ببری وگرنه خیلی اذیت میشی من اونقدر بیخیالم نسبت به اطرافیانم که اصلا نه زنگ میزنم نه خونه شون میرم
عزیزم میتونید تماس تصویری بگیرید باهاشون
میتونید برید پیش بقیه اقوامتون،دختر خاله ای،دختر دایی ای که نزدیک باشید باهم
یا میتونید خونه مادر همسرتون برید،یا اصلا خونه کسی نرید،میتونید گاهی آخر هفته برید توی طبیعت
دخترت هم بزرگ میشه یواش یواش عادت میکنه،بچه ها زود با شرایط کنار میان
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
17 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
