صبحانه خوردم.. دخترم خوابه.. گردگیری.. تمیز کردن راه پله.. شستن لباسا... ناهار مرغ میزارم... اگه خدا بخاد یه کم ورزش و نرمش.. خانومایی که میرین پیاده روی خوش به حالتون دعا کنید منم برم یوایواش... شروع کنم دارم میترکم از چاقی
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
۶ونیم پاشدم صبحانه آماده کردمدخترامو فرستادممدرسه رخت خوابارو جمع کردم الان نشستمدر آرامش صبحانا میخورم.تا ۱۰بیکارم .۱۰میرم آرایشگاه .برمیگردمهمسرم قراره مرغ و گوشت اینا بیاره اونارو جابه جا میکنم و ناهارم سینه مرغ و سیب زمینی سرخ میکنم.دخترا میان ناهار و استراحت و تکلیف وباشگاه دخترم و عصرونه و تمیزکاری و شام و خواب
۱۰ میرم بازار هفتگی بعدش خونه مرتب کنم شب برم خونه مامانم تا فردا شب کارای مامانم بکنم غذا براشون فریز کنم سکته کرده زیاد نمیتونه کار کنه
من از یاران عشق مینویسم ن از شبنم ن از گل من ازآن پرستوی عشق مینویسم آری از پدر مینویسم که با نگاهش جاده عشق را نشانم میدهد و مرا در آینه زندگی تشویق به زنده ماندن و زندگی کردن میکندپدرم ای شهد آرزوهایم ای کوه استوار تو را تا ابدیت دوست میدارم سر مشق زندگییم را از تو از دستان پینه بسته ات ازآن نگاه خسته ات و از قد خمیده ات خواهم آموخت و خوب زندگی کردن را از کتاب زندگیت
این سه روز کار شوهرم فشرده اس دو شیفته همش قرار بود دوستم امروز بیاد خونمون که بچه هامون بازی کننن گفت فردا میام ب فکرم چطور برنامه امروز پسرم پر کنم همش میخواد غر بزنه جونم حوصلم سررفته احتمالا عصر تا اخر شب بریم خونه مادرشوهر