اینکه دست به بچه نمیزنه واقعا بخاطر ترسه مادرشوهر من هم همین بود حتی شوهر منو تا دو سالگی خودش حموم نمیکرد میداد این و اون حموم میکردن
ناموس منو همه دیدن یادم میاد غیرتی میشم 😑 😁
خلاصه درکش کن آدم ترسو رو نمیتونی به زور شجاع کنی
ولی اینکه زیاد میاد اگر اذیت میشی حق داری آدم شاید حوصله نداشته باشه واقعا روزی دو بار کسی بیاد خونه ش
بهت میگه پوشک عوض کن آروغ بگیر و فلان هم بخاطر اینه که خودش بی دست و پاست فکر میکنه تو هم بی دست و پایی و باید بهت بگه با خودش فکر میکنه دارم کمک میکنم بد برداشت نکن و حساسیت نشون نده ولی با تسلط خودت کم کم بهش میفهمونی که جای نگرانی نیست اونم به زودی بهت اعتراف میکنه که چقدر خوب بلدی بچه بزرگ کنی
من پسرم بعد تولد زردی گرفته بود دستگاه فتوتراپی گرفتم توی خونه نگهش داشتم مادرشوهرم هم ترسو میگفت نه ببر بیمارستان فلان گفتم مامان جان من از پس بچه م برمیام نگران نباش چند بار دیگه هم حرف هایی زد دیدم درست نیست گفتم نه مامان جان این کارها علمی نیستن من انجام نمیدم
روی موضع خودم میموندم دیگه وقتی نتیجه رو دید فهمید من از خودش بهتر بلدم ول کرد و اعتراف کرد من خیالم از تو راحته تو به بچه میرسی فلان
مثلا نوزاد بود بچه هی اصرار میکرد روی پا بخوابون بدون هیچی که نمیشه فلان بعد که بچه رو دید توی چند ماهگی راحت خودش خودشو میخوابونه بدون کمک تازه میفهمید چرا میگم نباید بچه رو به رفتار های اشتباه برای خواب عادت داد