2737
2739
عنوان

خیلی حالم بده یعنی من حسودم؟؟

204 بازدید | 22 پست

اتفاقی پیج اکس دوسپسرم رو تو اکسپلور دیدم مجردی پاشده بود رفته بود دبی تولد گرفته بود (همسن ایم) حالا من اینجا دارم زیر فشار کنکور و امتحان نهایی پاره میشم 

۱۸ ساله رفته بود دبی؟ 

روله ی کوردم.🕊🌞     ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو  .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که   داس دارد…

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
گاهی یکم حسودی طبیعی اما خودتو مقایسه نکن ک اذیت نشی دیگ پیگیر نباش 

پیگیر نبودم اصلا

خدایا این چه حکمتیه من باید ی روز قبل کنکورم پیج این دختره رو ببینم و اینجوری فشار بخورم😐

بخوای خودتو صرفا بابت همسن بودن با اون مقایسه کنی توی این جامعه له میشی.

اگررر هم بحث قیاس باشه،

بهترین کار اینه به قول مامان جونم خودمون رو با پایین تر از خودمون مقایسه کنیم.

یک مسلمان واقعی... به مذهب و اعتقادات دیگری... اهانت نمیکنه🌹❤️
2738
پیگیر نبودم اصلا خدایا این چه حکمتیه من باید ی روز قبل کنکورم پیج این دختره رو ببینم و اینجوری فشا ...

تمرکز بزار رو کنکور به آینده فکرکن درس میخونی شاغل میشی کارت بانکی پر پول پی چون پول داری اختیار داری سفر میری میپوشی میکردی و لذت می‌بری

بله عزیزم  با دوستش مجردی حالا ما....

منم حسودی کردم چ برسه به تو

روله ی کوردم.🕊🌞     ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو  .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که   داس دارد…
من هروقت اینجوری میشم میگم خب تهش که چی اخرش همه قراره بمیرن😐😂 اینجوری خودمو قانع میکنم

خیلی قانع کننده بود😂😂

ولی فرقش اینه ک اونا حداقل تا زنده بودن به معنای واقعی زندگگگگی کرده بودن

پیگیر نبودم اصلا خدایا این چه حکمتیه من باید ی روز قبل کنکورم پیج این دختره رو ببینم و اینجوری فشا ...

با پول کی رفته حالا.حتما ددیش پولداره. اونجاهم یه دانشگاه براش جور میکنه😐

اصن چطورییییی بچه ۱۸ ساله چه برسه به دبی. اونجا خفتش میکنن

اسم پیجش؟ 

روله ی کوردم.🕊🌞     ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو  .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که   داس دارد…
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687