ببین بخوام بگم یک کتاب میشه نوشت
حتی مادرم بی توجه
هی میگه زمان زایمانت من احتمالا مسافرت هستم
خواهرم بچه ش دوم هی میگه شانس افتاده تو امتحانات بچه ها((انگار بچه ش دانشگاه))
اون خواهرم که اصلا نمیگه کی میری؟ کی بات میاد؟؟؟
خواهرام هم چند سال ازم بزرگتر هستن
برای هر دو بارداری هاشون هم دکتر ،هم سونو ،هم آزمایش هم زایمان همراهشون بودم ...
کلی براشون بچه داری کردم
تو این چند ماه انقد دوست داشتم کسی دعوتم کنه برا وعده غذا
انننقد خودم آشپزی کردم خسته شدم
خونواده شوهرم هم بدتر هستن