تو بچگی از چه وسیله ای میترسیدی

من ۶ ساله بخاطر درسم اهواز زندگی میکنم اطراف جاده نرسیده به اهواز پر از این لوله هاست در سایز و ارتفاع های مختلف که بهشون میگیم آتش پالایشگاه نماد فعال بودن پالایشگاه نفت و گازه. البته بعضیا میگن مواد زاید هستند که اتش میگیرن. مامانم میگه دوران جنگ شبا میرفتن با ماشین کنار این اتش ها میموندن تا صبح بشه برن توی خونه شون. 

ارره

من از آدمای خیلی چاق میترسیدم فک میکردم بچهارو میخوره که شکمش بزرگع😄

از سمندون

من از فیلم نسخه سحرآمیز خیلی میترسیدم یه پسری که کچل شده بود رفته بود تو یه کلبه قدیمی رفت پیش یه جادوگر یه چیزی زد به سرش رشد موهاش خیلی سریع شد چند متر رشد میکرد بعد با موهاش قلم مو درست میکردن 

یه کارتونی هم بود نمیدونم چرا هیچ کس اونو یادش نمیاد خارجی بود چند تا آدم بودن چنگک کشاورزی داشتن شب ها میومدن بچه ها رو میدزدیدن یه بار یه دختر رو بردن انقدر از این ترسیدم این یه کابوس حل نشده واسه من شد اگر کسی میدونه اسمش رو بگه

بار اول از دوربین عکاسی میترسیدم  . تولد ۵/۶ سالگیم بود بابام میخواست عکس بگیره جوری ترسیدم  که فرار کردم و مامانم اینا دنبالم کردن که بابا بیا ترس نداره . جالب  که عکسشم دارم و قشنگ ترس توی چشمام مشخص و دارم ناخونم از ترس میخورم 

از زودپز

من از اینکه بیفتم تو سوراخ توالت بخصوص جاهایی که سنگاشون سیمانی بود و گود دسشوییشونم اگه تاریک بود مزید علت🥴🥴

این ترس به خاطر یه فیلمه

تو فیلم وقتی بچه ها عکس می‌گرفتن برای همیشه میرفتن تو دوربین و غیب میشدن منم خیلی میترسیدم

نه من کلا چون بار اول میدیدمش ی حسی انگار مثلا قرار آمپول بزنی یا دندونت بکشن درد قرار بکشی . فکر میکردم  عکس گرفتن و اون فلشی که میزنه من اذیت میکنه 😄

وا   

چرا ؟

کجاش ترسناک بود ؟

من از سنگ پا 

و موتور جوش اگه اسمش درست گفته باشم😪🥲

دست قرمزی یا دست خونی که شایعه شده بود توی دستشویی های مدرسه هست و بچه ها زو میکشه توی چاه   فقط روزی یکبار میرفتم دستشویی اونم با درب باز 

از مردهایی که سیبیل داشتن واقعا میترسیدم  

چرخ گوشت

و یه چیز خنده دار اینکه از تخمه های خربزه میترسیدم تو بچگی اگر به دستم میخورد جیغ میزدم نمیدونم چرا🤣