2737
2734
عنوان

تو بچگی از چه وسیله ای میترسیدی

| مشاهده متن کامل بحث + 59362 بازدید | 1620 پست

من تو بچگی از موی خیس که کنده شده باشه کف حمام متنفر بودم چندشم میشد حالت تهوع می‌گرفتم

الانم همینم


⁦♥️⁩⁦♥️⁩⁦♥️⁩و خدایی که به شدت کافیست....⁦♥️⁩⁦♥️⁩⁦♥️⁩⁦♥️⁩

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

از این نماد های چشم زخم حس بدی میگرفتم فضارو سنگین میکنن و یکمیم ترس داشت برام ی مجسمه داشتیم پر از این چشم زخم کوچولوها به مادرم گفتم اونم گفت منم حس خوبی بهش ندارم انداختیم دور

من و تو خم نه و درهم نه و کم هم نه که می باید باهم باشیم
مجید دلبندم مثل چی از این میترسیدم

من بچگی از مجید دلبندم نمی‌ترسیدم ولی از وقتی تو نی نی سایت داستان سمیرا دست دراز رو خوندم دیگه از اونم میترسم

روضه ندارد تنی که سر ندارد؟؟...تنی که جای بوسه مادر ندارد؟؟!!!😢😢💔💔💔💔
2738

قبلاً خیییلی از سگ می‌پرسیدم...حتی از صدای پارس کردنشون...اما اینقدر تو ای نا ستا فیلمای خوشگل دیدم ازشون دیگه ترسم خیلی کم شده

روضه ندارد تنی که سر ندارد؟؟...تنی که جای بوسه مادر ندارد؟؟!!!😢😢💔💔💔💔

پسر داییم ی رفیق داشت ازش میترسیدم 

از پسر عمومم میترسیدم 

هروقت میدیدمشون گریه میکردم جیغ میزدم واقعاً نمیدونم چرا😐🤣

همون قدر باش که هستن برات🌆(سارن)تنها اسلحه صلح تفنگ اب پاچاست🔫( شایع)نزار تویه دلت سردی بشینه گل من🥀(خلصه)پخش و پلا تویه ذهن منی🧠(معین z)دلم تنگه واسه تو ارع شدیداً مثل تو ارع ندیدم(آرمینم)😻سلامتی عشقم بی معرفت ولم کرد سلامتی اونی که تنها هندلم کرد😌(تاک دوون)لیلا لیلا آهای فرشته مغرور(الجان)😈هر دفعه میگذره الکله میپره(امین)🍻برچی اوضارو پیچیده کنیم دوسم داری منم میخوامت کلی(تی ام)🫶

سلام 💖خوبی

خخ من از جن میترسیدم🤭الانم میترسم

دختر خوبی ام نی نی یار تعلیق نکن درخواست دوستی آقایون ممنوع حالا هی درخواست بدین وقتی رد شد ببینین وقتی که بچه بودم فکر میکردم که تنها چیزی که خوشبختی میاره پول هست اما بعد فهمیدم که نه سلامتی جای خود پول هم جای خود هرچیزی جای خودش رو داره پس ناشکر نباشیم زمانی شیطون ترین دختر توی دنیا بودم که از در بیرونش میکردن از پنجره میومد داخل یادش بخیر یه بار حتی تو نوشابه تو لیوان دوستم نمک ریختم ولی اونم تلافی کرد و ریخت رو سرم دختر مهربونی هستم و زود صمیمی میشم ولی وقتی که بفهمم کسی داره ازم سوءاستفاده میکنه دیگه اون آدم قبلی نیستم و نشونش میدم که با کی طرفهساعت ۹شب تبدیل به زامبی میشم و هیچکس نمیتونه آرومم کنه و از دستم در بره .یه روز که بیرون رفتم دوستم رو دیدم که داشت با خودش حرف میزد بعد فهمیدم نه اون داره با عروسک تو ویترین مغازه حرف میزنه
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687