نیل هستم🥹💜🍇یه عدد دختر شمالی🫶🏻🌿🌈بهترین،زیباترین تاریخ زندگیم 𝟏𝟒𝟎𝟏/𝟗/𝟏𝟗 اگه عاشق بَوِمَه دلبر جانی داشتِمِه🥹❤️دختری هستم به شدت احساسی🥹🦚توی شرایط سخت همدم افراد با ارزش زندگیم هستم🫧☺️ تحت هیچ شرایطی،قهر نمیکنم،کینه ای نیستم🫠🥝مشاور یا روانشناس نیستم، اما میتونم به عنوان یه خواهر مجازی باهات دردل کنم، تا اونجایی که میتونم بهت کمک کنم🥹💛لطفا توی تاپیک های مذهبی تگم کنید🫠💕درخواست دوستی ممنوع🫣❌️حامی طبیعت و حیوانات🫶🏻💙🌿در حال رشد🥹💕
درخواست دوستی قبول نمیکنم. اگه با نظرم مخالفی ریپ نزن؛ من نظر شخصی خودمو توی تاپیک استارتر میگم برامم مهم نیست که نظر مخالف نظر من چیه ؛ وقت و حوصله ی جر و بحث هم ندارم.
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
بله پروفایل خودمم اسم کاربری من اسم یه تناقض هست که اسمش رو از فیلسوف فرانسوی آقای ژان بوریدان گرفته.به موقعیتی میگن که فرد بین دو انتخاب عقلانی یا عقلایی گیر میکنه و غالبا انقده بین انتخاب ها تعلل میکنه که هر دو فرصت از دست میره . همه ما توی زندگی بارها توی این موقعیت بوده ایم و تجربه اش کرده ایم.
دوستی ممنوع❌زهره هیچ وقت تورو نمیبخشم❌ دوست صمیمیم بود سالیان سال باهام خوش بودیم سوار لاک پشت بودیم😏😁 یه روز از روزها زمستون بود سوز سرما بود زهره میخواست ازدواج کنه بره خونه بخت در پوست خودش نمیگنجید زهره در مطب دکتری کار میکرد منم بیشتر وقتهای استراحتش میرفتم پیشش یه روز که من اونجا بودم از غذا دکترم زودتر اومد مطب وقتی ما رو با هم دید گفت دوست داره ازدواج میکنه تو نمیخوای ازدواج کنی من گفتم نه فعلا ناگهان زهره حرف خیلی خیلی سنگینی زد که من در جای خودم خشک منگ شدم وای وای هنوز که هنوز باورم نمیشه زهره گفت گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پیف این تازه یه حرف سنگین شه چه سو استفاده های که از من نکرد میدونست دوستش دارم هر کاری بگه انجام میدم نصف عمرمو حروم زهره کردم که بعد دربیاید بگه میخواستی نکنی میخواستی نیایی اشکالی نداره زهره من خدایی دارم ولی خیلی خوشحالم که باهات کات کردم دیگه تو زندگیم نیستی تنهایی خیلی بهتر یه دوست نامرد بی وجدان داشته باشی حالا من دستم به گوشت رسیده منم میگم پیف پیف بو میده 😏😁😜☺️ زهره با دوست های خانوادگیش خیلی زود صمیمی میشد شب ها خونشون میموندن چون شوهر داشتن میدونست لاس بزنه با شوهراشون لاس زن قهاری بود ولی چون من شوهری نداشت حق موندن تو خونشونو نداشتم یه بار امتحانش کردم رد شد غیر مستقیم من مامانمو از خونشون بیرون کرد چون شوهری نداشتم که باهاش لاس بزنه واقعا برای خودم متاسفم با همچین کسی دوست بودم کسی بعد از ازدواج 180درجه عوض شد هم شوهر داشت هم. دوست پسر وای اصلا باورم نمیشه زهره ی من میشناختم یروز به این نقطه برسه 😐😏 میگویند تنهای پوست آدم را کلفت میکند میگویند عشق دل آدم را نازک میکند میگویند درد آدم را پیر میکند و من امروز گرکدن دل نازکی هستم که پیر شده است...😑😐😧😔
بله پروفایل خودمم اسم کاربری من اسم یه تناقض هست که اسمش رو از فیلسوف فرانسوی آقای ژان بوریدان گرفته.به موقعیتی میگن که فرد بین دو انتخاب عقلانی یا عقلایی گیر میکنه و غالبا انقده بین انتخاب ها تعلل میکنه که هر دو فرصت از دست میره . همه ما توی زندگی بارها توی این موقعیت بوده ایم و تجربه اش کرده ایم.