چند روز پیش تصادف میکنه لخته خون میاد رو مغزش درست نمیره دکتر چک کنه دیشب سر کار تشنج میکنه میبرن بیمارستان میره تو کما
حالا زنش میگه من نمیرم به خاله هام و مامانم و داییام میگه خودتون برین به من ربطی نداره
هر کدوم از خاله هام و داییام هم میگن ما نمیریم مشکلات خودمونو داریم
اینم بگم داییم خیلی مرد مهربونیه خیلی نجیبه به همه محبت کرده همیشه
اینقدر دلم گرفته اینقدر بی کس شده
بیمارستان هم بردنش یه شهر دور نمیتونم خودم تنها برم پیشش مواظبش باشم
لطفا براش دعا کنید 😭💔