2737
2739
عنوان

رمان✍🏻پارت ۱ و خلاصه +سخن نویسنده

102 بازدید | 10 پست

دوستان عزیز لطفا و لطفا نظرات منفی ندین

 همیشه اولین ها بد هستن ؛


اولین درآمد کاریت کمه، اولین ورزشت کنده،  اولین فروشت سود ناچیز داره ، اولین کسب و کارت نا امید کننده‌س ، اولین ویدیوت افتضاحه

🫀🔥من اولین رمانمه... لطفا کامنت و نظر منفی ندین.
پارت اول از زبان دانای کل هستش و کتابی و سنگینه از پارت بعدی دیگه محاوریه... کم کم رمانم میفته رو غلتک ممنون میشم با صبوری و نگاه گرمتون بهم دلگرمی بدین 🙏🏻



⭕⭕⭕⭕⭕⭕ لطفا بز بز نکنید من اولین پست این تاپیک بذارم خلاصه و پارت یک رو ...تایپ شده از قبل 🙏🏻

نام هنری: سوگل خانومی😊Sogol khanooomi 

جیار یعنی آتش دل

ژانر رمان: درام و یکم عاشقانه

و اما خلاصه ی رمان رو در قالب شعری از حافظ :


سینه از آتش دل، در غمِ جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

تنم از واسطهٔ دوریِ دلبر بگداخت
جانم از آتشِ مهرِ رخِ جانانه بسوخت

سوزِ دل بین که ز بس آتش اشکم، دلِ شمع
دوش بر من ز سرِ مِهر، چو پروانه بسوخت

آشنایی نه غریب است که دلسوزِ من است
چون من از خویش برفتم، دلِ بیگانه بسوخت

خرقهٔ زهدِ مرا، آبِ خرابات ببرد
خانهٔ عقلِ مرا، آتشِ میخانه بسوخت

چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
همچو لاله، جگرم بی می و خُمخانه بسوخت

ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردمِ چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت

ترک افسانه بگو حافظ و مِی نوش دمی
که نَخُفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت

نام هنری: سوگل خانومی😊Sogol khanooomi 

در اوج بی قراری پرواز با تو زیباست
در ابتدای هر راه آغاز با زیباست

🫀🔥جیار

پارت1

"دانای کل"🗣


هوا نرم نرمک رو به میرفت ؛ او که از صبح خودش را با سابیدنِ در و دیوار ویلا از فکر و خیال فراری داده بود ، حالا چند ساعتی میشد که با حالی زار و خسته روی سرامیک های سرد و سخت نشسته بود و حتی نایی برای بلند شدن و روشن کردن چراغ نداشت. چشمانِ ترسانش را مدام روی فرزندانِ غرق در خوابش میگرداند.
چرا می‌ترسید؟ چرا عادت نمیکرد؟؟؟؟! به تنهایی .... به بی پناهی... به بدبختی های تمام نشدنی؟؟؟!!!!!!!!
با خود می‌اندیشید تا همین حالا که طاقت آورده بود همین بچه ها بودند که دست و پایش را بسته و دلش را گیر میدادند، اما دیگر بس بود.
خودش را کمی روی زمین کشاند و نگاهش را روی صورت پسرش چرخاند؛ به یاد آورد وقتی که او را برای اولین بار در آغوش گرفت، خدا را شکر کرده بود و با خود اندیشیده بود که دیگر دوران سختی هایش بِسر آمده زیرا از این پس حامی دارد، تکیه گاه دارد....
و چه خیال خامی....
چشم از پسرش گرفت و با سختی به بدنِ کرخت شده اش تکانی داد و از جایش بلند شد .
کافی بود کمی مردمک چشم هایش را بچرخاند تا چشمش بیفتد به دخترکانش که با فاصله ی کمی از پسرش همانند او روی دوشکچه های کهنه به خواب رفته بودند؛ اما حالا که در تصمیمش مصمم شده بود، دل نگاه کردن به دخترهایش را نداشت، میترسید با دیدن آنها از تصمیمی که گرفته برگردد.
🔥🫀

از داخل کابینت جعبه ی مورد نظرش را برداشت و تمام محتویات داخلش را روی میز ناهارخوریِ وسط آشپزخانه‌ خالی کرد.
روی صندلی نشست و این نگاهش بود که با نشستن روی قرص های رنگو وا رنگ که هربار یک دکتر برایش تجویز کرده بود، به او یادآوری میکرد حتی پناه آوردن به قرص هایی که تنها چندساعت او را فارغ میکردند، از غم بی‌پایانش ، هم بی‌اثر بود...
اما حالا و اینبار فرق میکرد!
دست دراز کرد و بطریِ آبِ روی میز را برداشت
قرص ها را یکی پس از دیگری می‌بلعید و خُنَکای آبی که همراه قرص ها از گلویش پایین میرفت، دلش را خُنَک میکرد.... طولی نکشید که تمام بسته های قرص خالی شدند.  نفس عمیقی کشید، حالا دیگر همه چیز تمام شده بود.
سرش را بالا برد؛ تلألوی کریستال‌های لوستر بالای سرش را در آن تاریکی دید و لبخند زد.
قرصها کم کم داشتند کار خودشان را میکردند و لبخندش عمق بیشتری از بدیِ حالش می‌گرفت..
دفتر زندگی اش بسته میشد و او فقط یک افسوس داشت، کاش خیلی زودتر از این ها تمامش میکرد...



✍🏻پایان پارت






خودکشی خودش درد نداره؛ دلیلشه که درد داره...

نام هنری: سوگل خانومی😊Sogol khanooomi 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

در اوج بی قراری پرواز با تو زیباست در ابتدای هر راه آغاز با زیباست 🫀🔥جیار پارت1 "دانای کل"🗣 ...

دوستان پارت گذاری انجام شد....چون تازه رمان شروع شده فردا هم پارت ۲ گذاشته میشه تا یکم رمان از سنگینی پارت۱ خارج بشه 

اما بعدش

سعی میکنم هفته ای دو یا سه پارت بسته به استقبال شما بذارم 


نام هنری: سوگل خانومی😊Sogol khanooomi 
2728
هفته ای دو سه پارت خیلی کمه عزیزم؟

میدونم گلم 

فعلا یکم درگیرم 

انشاالله بره یکم رمان جلوتر و من ببینم استقبال شده فاصله پارتگذاری رو کمتر میکنم

نام هنری: سوگل خانومی😊Sogol khanooomi 
دوستان پارت گذاری انجام شد....چون تازه رمان شروع شده فردا هم پارت ۲ گذاشته میشه تا یکم رمان از سنگین ...

لطفا اگر در توانت هست روزی دو سه تا پارت بزار چون هفته ای دو سه تا خیلی کمه و ما تو خماری میمونیم


لطفا اگر در توانت هست روزی دو سه تا پارت بزار چون هفته ای دو سه تا خیلی کمه و ما تو خماری میمونیم

فعلا درگیرم گلم 

یکم رمان جلو بره ... حالا روزی دو سه تا که نه ... ولی شاید هروز بذارم

ممنون میشم از بابت صبوری و حمایتتون

نام هنری: سوگل خانومی😊Sogol khanooomi 
2738
گفتم که اذیت نکن عزیز من رمان باید مرتب ک منسجم باشه تا جذاب باشه بعدشم شما حتی اگر یک نفر رمانتون ...

قصدم اذیت کردن نیست گلم 

من خودم رمان آنلاین قدیم ترا میخوندم ... طرف هفته ای ۳ پارت میذاشت

حالا من ولی یه خورده بریم جلو نظر میپرسم برای روزهای پارتگذاری

نام هنری: سوگل خانومی😊Sogol khanooomi 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687