بچم لج گرفت گفتم میخوای بریم مغازه ی بابا، اونم ذوق کرد گفت بریم، اونم ما رو دید بعد سلام و احوالپرسی گفت این همه راه پاشدین اومدین اینجا ، همیشه که نمیشه، یه چیز تو همین مایه ها گفت من خیلی بهم برخورد گفت نه منظورم این بود که خسته شدی تا اینجا اومدی ....😏 منم به بچم گفتم بیا بریم، گفت تو برو من پیش بابا میمونم ،منم قهر کردم پاشدم اومدم خونه