من وقتی برای بار اول رفتم اتاق عمل انقدر ترسیده بودم که صورت هیچ کدوم از پرستار ها رو نمیدیم فقط حرکت و صدا های گنگ اطرافم رو حس میکردم سزارینم اورژانسی بود برای همین خاطره بدی برام به جا مونده مخصوصا بعدش که برای اولین بار میخوای از تخت بیای پایین خیلی برام سخت بود.
عزیزممم🥲🥲خدا گل پسرات رو حفظ کنه. مادر بودن خیلی سخته منم پسرم رفلاکسی شدید بود و بد غذا خیلی اذیت شدم سر غذا خوردنش مدت ها دارو استفاده میکرد هنوزم معده ضعیفی داره ولی با این وجود خدارو هزار مرتبه برای داشتنشون شکر🙏🏻🙏🏻تازه پسر من امسال میره اول دبستان خدا خودش کمکم کنه فقط😅😅🤦🏻♀️🤦🏻♀️