با اینکه م یک سال و چند ماهه که با هم دوستیم و از اول هم از من قول ازدواج گرف
ولی هیچ وقت از شوق مامانش حرف نزد
منم تازگیا متوجه شدم مامانش هیچ تلاشی برا این نمیکنه
حالا میگم نکنه اصلا منو قبول ندارن و این به من نمیگه
چون هیچ وقت نگف به من ک مامانش نظرش راجبم چیه
خیلی برا خودم متاسفم تا قبل این با هیشکی نبودم حتی با اینکه ۲۴ سالم بود وارد رابطه شدم خیلی ناپخته وارد شدم
خیلی دلم برا خودم میسوزه چون حس میکنم بهتره با لین باشم و نرم سراغ کس دیگه یا خواستگارای سنتی(نمیدونم لین چ اخلاق گندیه)