پرتوقع هستم همیشع فکر میکنم باید هی قربون صدقم بره زبان بدنم خوب نیست
خیلی وقتا لهجم بچگونه میشه و او متنفره
میگه میخوام جدی باشی و مثل یه خانم ۲۶ ساله رفتار کنی
ولی من هنوز اخلاقیای بچگیمو دارم خیلی هم زود گریه میکنم
دیروز بهم گفت من فکر میکردم شاه ماهی صید کردم ولی تو ر ی د ن ی ترین انتخابم بودی 💔
من نمیدونم این اخلاقا رو داشتم دست خودم نیست
از یه طرفم نمیدونم چجوری خوب بشم
همسرم خیلی زجر میکشع منم از حرفاش زجر میکشم ولی ... میخوام زندگی کنم
بعد اون حرفا امروز باهاش خوبم او هم معمولیه ولی دیگه مثل قبل بهم توجه نمیکنه میگه خسته شدم ازت
چیکار کنم 😔