دلم میخاد عروسی بشه برم شام عروسی بخورم
وایی
من غذای نذری محرم
من دلم غذا نمی‌خواد دلم ماست میخواد با درار
ماست موسیر داریم حوصله ندارم پاشم 🤪 دلم میخواد فقط افقی بمونم یکی یه کاسه ماست بده دستم
کم کم عروسیا هم واسمون نوستالوژی میشه
من باردارم الان یکهو هوس قرمه سبزی کردم نتونستم جلو خودمو بگیرم الان دارم میپزم خدا میدونه برا ساعت چند آماده شه😂
ما یه عروسی دو هفته پیش رفتیم تو یه شهر کوچیک
واااای چقدر خوش گذشت.
یه سالن بزرگ بود وسطش همش فرش بود فقط دورش یه ردیف صندلی چیده بودن برا پیرزن و باردار اینا
همه مینشستن رو زمین
اون تهش یه سکو بود پشتش رو تزئین کرده بودن و روش جایگاه عروس و داماد بود پایینش هم رو زمین یه قسمتی فرش نبود برا جای رقصیدن
آخرش هم همه ردیفی نشستن اومدن سفره انداختن و شام دادن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
