، توروخدا تا آخر بخونید
خانوما این خانواده دامادشون انگار دوتا مادر داره شوهرمن بی کسه تو خواستگاری گفتن تیکه هارو ما میدیم ، خونه هم میدیم نخواستی رهن بدید برید جای دیگه شوهرم براشون از کلاس پنجم درس نخونده کار کرد جهاز خواهرش و داد ، به هیچ کدوم عمل نکردن شوهرم موتورشو فروخت زیر قسط رفتیم همه چیز خرید رفتیم خونه مادرشوهر نشستیم خونه ی شصت متری نه تختی نه چیزی، خواهر شوهرم طبقه بالا می‌نشست خونه داره خودش، اونجا اذیتم کردن من دراومدم بهتره بگم با منت هاشون فراری دادن ، هیچ مهری به شوهرم ندارن انگار دوسش ندارن شوهر من کارگرع اونا سالی دوبار کربلا میرن شوهر من تا دوازده شب اسنپم هم می‌ره ، منو گول زدن تبعیض میزارن طوری هستن که مادرشوهرم رفت برای بچم شیر پاکتی بگیره گفت کارت شوهرت و بده اینطورین ، تو عقد شوهرم پول کم می آورد پول بنزین موتور نداشت ده هزارتومن از کیف مادرش بر می‌داشت میگفتن دزدی کی یادت داده دزد خلاصه شوهرم چند روز پیش رفت پیش مادرش میگه رفتم گفتم پشتم باشین من با حرف شما زن گرفتم مستاجرم ، ندارم وقتی اومد خونه دیدم بغض کرده میگه اینا فقط بخاطر حرف مردم با ما راه میرن زهرا وگرنه مارو اصلا نمیخان ، میگه پول نمیخام ولی بفهمم پشت دارم کافیه ، هیچی نگفتم امروز خواهرشوهرم گفته من همیشه صورتمو با سیلی سرخ نگه میدارم با مامانم نمیگم چون ندارن طلاهامو فروختم فلان و بهمان من گفتم من که نیومدم مادرو پسری حرف زدن منم حتی انگشتر طلا ندارم خوبه باز تو طلا به لطف مادرت زیاد داشتی (من مادرشوهرم سال ۹۸عروسیمون که اونم خودمون گرفتیم صدهزار داد به دخترش سه تا النگو ، الان دوست دارم قطع رابطه کنم بگم ازتون راضی نیستم و بلاک کنم بنظرتون حق دارم ؟؟ میخام نظر همه رو بدونم چون زورم میاد با بقال سر کوچه فرق نداشته باشندبعد رفت و آمد کنم چون وقتی ما از اون آپارتمان اومدیم بیرون مردم میگفتن نگاه کن پسرشو بیرون کرد دامادشو ده ساله چسبیده
