فکر کنین ی هدف بزرگی دارین
همسرتونم خیلی تلاش میکنه هاا درسته
ولی تو هر کار تنبله
یدونه بخاد ب کسی کارت ب کارت کنه چن روز طول میکشه اونم در کنار عابر بانک رد میشه هااا ولی میگم بعدا در این حد
هر موقع برنامه میریزه واسه هدف نزدیک ک میشیم ب هدف بهونه میاره ک عجله نکن صبر کن اعتماد دو سال اینجوری داره میگذرونه
و ... کلی چیزا
میگن ازش تعریف کن ک اونکارو بکنه مثلا افتخار میکنم
ولی ادم ک ازش ناراحته هچ افتخار گفتن الکی هم نمیتونه بگه
چیکار میکردین چجوری باهاش حرف میزدین و چیا میگفتین؟!