خوابم این بود با همسرم مشهد بودیم نزدیک صبح بود فک کنم یا صبح فک کنم شده بود البته من خواب زیاد میبینم بعد یکی از اقوامو دیدم اونم نشسته بود و حال احوال و اینا ما رو همراهی کرد بعدتر خوابم داشتم خواب میدیدم کلا خواب‌ام پیچ در پیچه بعد الان استوری همون فامیلمون که اونجا بود دیدم یکی از دوستاش فوت کرده بودآگهی شو گذاشته بود بعد عکس ضریح مشهد که ازش خواسته بود برای شفاش دعا کنن و فلان یه جوریم شد یعنی اینا به هم ربط دارن البته من خواب زیاد میبینم از وقتی چشم
میبندم تا باز کنم
