من برا کارای اداری ماشینمون و مغازمون باید هر روز برم شهر چون به اسم منه عقدم
مامانم کلا طرز فکرش قدیمیه و میگه دختر تنها نباید جایی بره
شوهرمم گرفتاره سرکاره نمیتونه بره
به من میگه ولگرد ج ... ده
هر دفعه میخوام برم دعوا و بحث راه میندازه که شوهرت مرخصی بگیره بره یا مردم حرف میزنن
الان یه کم کمتر شده چون تو روش وایسادم و چندین بار جوابش دادم ولی باز همونه چون من باید یه مدت مدام پیگیر کارم باشم و بیام و برم و اگه نگم نمیتونیم زودتر بریم سرخونه زندگیمون
اینم بگم هزاران مشکل داشتم تو عقد و سرکوفت زیاد شنیدم از همین مادر