استادم لج کرده میخواد بندازتم

عزیزم چند روز دیگه روز معلمه یه هدیه بهش بده 

فعالیت های کلاسیتو بیشتر کن سر کلاس هم مطالعه داشته باش براش ک فعال باشی 

درسش رو هم خوب بخونب نمره بالا شه حق نداره بندازه

بدتر لج می‌کنه 

واقعا؟؟؟

احتمالا خیلی غایب داشتید ، گفته تبانی کردید ، لج کرده 

اره مگه نمیدونی بعضی هاشون فکر میکنن رییس جمهور یه مملکت هستن معلمی تو شأن و منزلت خودشون نمیبینن

تا حالا ندیدیم یه استاد دانشجویی رو الکی بندازه

یعنی هم امتحان خوب بدی، هم تکالیف انجام بدی، هم غیبتت در حد قانونی باشه ک بیافتی

تو تاپیک هات دیدم دانشجوی پزشکی هستییییی🥲😍

اینو بدون خیلی خوشبختی خودت نمیدونی میدونم بی ربطه با موضوع تایپکت‌ ولی دوست داشتم بگم اینو خانوم دکتر😁

جسارتا شما پشت کنکور موندید؟ اگه اره رتبه سال اولتونو‌ میشه بپرسم؟ البته اگه جسارت میکنم ببخشید 

اهان خخخخ

رفتم از اولین تاپیکت دارم میخونم..

وقتی ک گفتی ۵ ماه آخرو نخوندی وفتی ک پشت موندی و بازم نتونستی بخونی چندماه گذشت و بازم میخوردی و میخوابیدی و مامانت حرص می‌خورد و نمیخوندی‌‌..

رتبه برتر شهرتون بودی ولی اونجوری بی رحمانه کنکور موندی و از زندگی عقب افتادی و به هیچ کاری نرسیدی

همش تو فکر شوهر و بچه‌ بودی در صورتی ک اصلا چنین چیزی امکان پذیر نبود و همش تو باید سرت تو کتاب می‌بود

تو درواقع چندسال پیش داشتی الان منو زندگی میکردی..

باورت میشه مو به مو منم همینم؟

منم از دهم شروع کردم خوب خوندم رتبه دو رقمی که هیچ کل خانواده و مشاور گفتن تک رقمی رو قطعا میاری اینجوری بود که همه بهم میگفتن خانم دکتر..

دهم و یازدهم خیلییییییییییی خوب خوندم اما اما اما امان از کم کاری دوازدهم خراااااب کردم دقیقا مثل شما که ۵ ماه قبل کنکور چیزی نخوندید با این فرق که من خودمو عذاب میدادم یه روز ۱۰ ساعت یه روز هیچی یه روز ۲ ساعت و همش خونه بودم و از وضعیتم حالم بهم می‌خورد طول ۱۲ سال مدرسه هیچوقت معدلم زیر ۱۹/۵۰ نیومده بود که ترم اول دوازدهم شدم ۱۵ !!

منم میخورم میخوابم چاق شدم جوش زدم ترک پوستی روی بدنم دارم ریزی ابرو و مو گرفتم هیجا نمیرم که درس بخونم اما نمیخونم مامانی که قبلنا‌ میگقت خودتو کشتی بسه بیا غذا بخور الان تحقیرم میکنه که چرا نمیخونی همش خیال بافی میکنم یکی عاشقم شده و دارم ازدواج میکنم.. درصورتی ک چنین چیزی ممکن نیست حتی خاستگارم داشتم همین چندماه پیش بابام ردش کرد گفت درس داری نمیدونم چم شده دقیقا از تابستون همینم

بازم تابستون بهتر بودم روزی ۱۰ ساعت رو میخوندم الان اصلا نمیتونم ۱۰ ساعت منی که ۱۲ ساعت راحت میخوندم الان نه جمعه کنکوره و من هم استرس دارم که هیچی بلد نیستم هم یه جور بی حس شدم دوزادهمو خوب یاد نگرفتم نوسانی میخونم ساعت خوابم درست نمیشه از لحاظ بیولوژیکی هم آزمایش دادم مشکلی ندارم واقعا نمیدونم چه مرگمه من پزشکی آرزومه خیلی به فرهنگیان فکر کردم دیدم آدمش نبستم بابام گناه داره با پول کارگری این همه برام هزینه کرد هرکا و آزمونی گفتم نه نکرد الان چی بگم بهش

من که امیدی به امسالم نیست و خداکنه بتونم خودمو جنع کتم کتم حداقل نهایی هارو خوب بدم

ولی میشه توی یه سال رتبه خوبی بیارم که روسفیدشون‌ کنم؟ که اشک شوق رو توی چشای بابام ببینم؟ میترسم مثل الانم بشم که بازم نخونم بخدا نمیدونم چیکار کنم نمیخونم و از این نخوندنم‌ بدم میاد حالم بهم میخوره دوست دارم بگردم به ورژن قبلی خودم..

ببخشید خیلی حرف زدم دلم پر بود تاپیک های شما رو دیدم خودمو همش تصور کردم با این فرق الان شما رسیدین به پزشکی و رد شدین و من هنوز توی این باتلاقم‌..😔

میشه بگی چجوری خودتو جمع کردی که تونستی پزشکی بیاری؟ هرچی برنامه میچینم هرچی عهد می‌بندم با خودم هیچی ک هیچی فایده نداره..

تو سن ۱۸ سالگی افسردگی گرفتم