خیلی حس بدی داره ، من و شوهرم یخورده پول داشتیم میخواستیم ماشین بخریم
برادر شوهرم همون موقع افتاد تو بدهی
شوهرم از دهنش در رفت گفت من فلانقدر پول دارم مبخوام ماشین بخرم
برادرش گف پولاتو بده من ، من برات ماشین میخرم
البته واقعا میخرید اما دسته دوم و بعدم کلی منت میذاشت با اینکه پولشو داده بودیم
ما اما ماشین ثبت نامی میخواستیم بخریم و مهلت تموم میشد
من نذاشتم پولارو بده داداشش
ازون موقع با من چپ افتاد