اونا روز ب روز دارن پولدارتر میشن یعنی ی چی میگم ی چی میشنوید خونه آنچنانی ماشین خارجی چندتا طلا دو کیلو سفر و گردش ب راه لباسهای مارک رنگاوارنگ
تغذیه بهتر از ورزشکارای حرفه ای
حالا ما مستاجری که صابخونه داره بیرون میکنه بیست سال خونه نداریم تغذیه بخور و نمیر لباس کت و کهنه
طلا میفروشیم اگه باشه که یه چی بخریم هی ضرر هی ضرر ماشین پراید مسافر کشی شوهرم یه بچه دارم ک شرمندشیم نه تفریحی نه چیزی شوهرم از جمع فراری بخاطر بی پولیش و بی اعتماد بنفسیش آخه من چیکار کنم تا عصبی هم هست شوهر خواهرم همش با قربون صدقه با خواهرم حرف میزنه آداب معاشرتش بیست
خوب من حق ندارم بمیرم
بخدا انقدر لباس نو نمیخرم روم نمیشه رفت وآمد کنم با خواهرمم
خدایا تو رو قسم میدم ب آبروی ابراهیم هادی کمکم. کن