دقیقا
بچه میاد تور عروسو میکشه
وسط رقص میپره رو استیج
میاد انگشت میزنه به کیک عروسی
وای کیک عروسی گفتم یادم افتاد
عروسی دخترعمه ی مامانم بود...تو حیاط خونشون بود...کیک رو بریدن بعدش گدانقدرذاشتن تو خونه رو اپن
یکی از همون خانما که عادتشه بچشو ول کنه بچشم که تخم جن...همه جارو به اتیش میکشه
اومد نصف کیک رو خانومه بی اجازه برید جلو چشای من گذاشت تو ظرف گذاشت تو کیفش(تازه فامیل نزدیک بودیم همگی...زنداییِ عروس بود)
من فکم چسبید به زمین از این همه بیشعوری
شاید اگه اجازه میگرفت انقدر فشاری نمیشدم