آشنامون دخترش با نمره ۱۶ از صد دوسال پیش قبول شد ی کلمه نخونده بود سهمیه بالای بیست و پنج درص ...
اعصابم داغونتر شد...ر ی د م تو زندگی ...
در برابر بیمهری آدمها هیچ نمیگویم. سکوت و سکوت و سکوت. انگار که لال شده باشم؛ شاید هم کور و کر. دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم و نه حتی حوصلهاش را. میدانی؟ دیر دریافتم که مسئول طرز فکر آدمها نیستم. بگذار هر که هرچه خواست بگوید! چه اهمیتی دارد؟ من در لاک خود راحتترم. آنجا میشود آرام و بیدغدغه زندگی کرد!فروغ فرخزاد