از پدر شوهرم متنفرم... مرتیکه عوضی دروغ گو... بیاید بگم سر ماجرای طلاق من و همسرم چه اتیش بیاری شد .

هی حرف میزدیم پدر من خیلی با مراعات و موقر صحبت میکرد دم اخری کدورتی پیش نیاد 

به سلامت 

هی هر چی بخدا ما مراعت میکردیم بلکه دم اخری با احترام تموم شه همسرم مشکلاتشو با من میگفت دوتا میذاشت روش اضافه میکرد رو‌به من میگفت ... 

میگیت من مثلا جامون کوچیکه کم دعوت میکردم 

پدرش میگقت اره ادم کسیو بخواد تو چادر هم‌مهمون دعوت میکته اینا بهونه اس 

جای اینکه همسرمو اروم‌کنه چهار تام‌میذاشت روش بار من میکرد بختا

خواهشا بگید با هاشون چی کار کنم

ینی همسرم یه حرف میزد اونم رو تاییدش چهار تا بدی دیگه میگفت جای اینکه فضارو اروم منه

بخدا پدر من داشت از تعجب شاخ در میاورد 

بعد جالا اینا به درک مشکل اصلی و دروغ گوییش این بود که خیلی سال پیش ک اومده بودن خاستگاری من گقته بود خونه که داده پسرش کال خودشه و باید هر زمان همسرم میخواد ( ینی من ما به ازای مهریه اش) حداصل باید بتونه این خونه بده 

و گقت فلان قدر سکه باشه که خونشو بفروشه بتونه بده ما هم‌اون سال ها قبول کردیم‌و‌حرف پدرشو سند گرفتیم

مهریم ۴۰۰ سکه اس 

حق طلاقم با منه 

حالا پدرش تا دیشب نمیدونست من حق طلاق دارم همین ک فهمید شاخ در اورده بود همسرم بهشون نکقته بود 

بعد نمیدونم با اینمه حرف روز خاستگاری شو بادش بود من‌زو به هسرم و پدرامون‌کقتم ما ک زندگیمون با هم‌نمیشه فقط داریم عذاب میکشیم همسرم‌م گفت اره بخدا شما کمک کنید تموم‌شه من گقتم

بایاش گقت ینی چی؟؟؟

منم گفتم خب ببینید ما توافق داریم جفتمون ارامشون در جدایی همسرمم سریع گقت اره اره والا دیگه تحمل جنگ اعصاب نداریم

من گقتم خب من نمیتونم مساله مالی مهریمو نادیده بگیرم برام‌مهمه این

اگه یه بزرگ تر باشه این مشکل حل کنه ما جدا شده بودیم تموم شده بود جون‌همسرم تنها نمیتونه بده

باباش گقت من‌بزرگ ترشم اگه منظورت منم من اره دارم زیادم دارم ولی من هیچ کمکی نمیکنم

گقتم بابا چیزی ک طاهرا روز خاستگاری زده شده بود و تعهد بعضی ها یادشون رفته ( اخه بین حذفاش گقت این خمنه هم‌مال منه نمیتونه بده به کسی ( 

بایام گقت بله متوجهم ینی تیکه انداختم به پدرش زدی زیر حرف ۷ سال پیشت 

ممکنه رفته باشه به همسرن گفته باشه خونه رو بده به نام من ازت نگیرن!؟

شب ک بعد جلسه رفتیم گقتم بایا دیدی چجوری بازیم دادن گقت نترس شده قانونی پیش‌میریم‌ولشون کن‌ما بخوایم مثه اونا باشیم ک ادم های درستی نیستیم 

گفتم چزا به روی پدرش نیاوردی داری اتیش بیار میشی چیزایی هم ک‌پسرش داره میکنه به نام خودش ک حق‌دختر مردم نده

گفت خب‌چی‌بگم من حد خودمو نمیخواستم در حد اونا بیارم پایین 

گفت همسرت نباید میداد به پدرش 

البته نمیدونسم‌زده به نامش یا نه

اکت‌وکیل بگیرم میتونه بده تو‌مدت قهر ما زده و برگشت مال کنن؟